1

واکسیناسیون شتاب می‌گیرد

سخنگوی سازمان غذا و دارو گفت: با توزیع واکسن برکت و ورود محموله‌های واکسن وارداتی، واکسیناسیون عمومی شتاب بیشتری می‌گیرد.

کیانوش جهانپور، سخنگوی سازمان غذا و دارو گفت: با توزیع واکسن برکت و ورود محموله‌های واکسن وارداتی، واکسیناسیون عمومی با اولویت گروه‌های سنی ۶۵ سال به بالا از این هفته با شتاب بیشتری آغاز می‌شود.

وی افزود: روز پنجشنبه یک میلیون دُز واکسن کرونا وارد کشور شد و آن‌طور که مقامات هلال احمر اعلام کردند، یک میلیون دُز واکسن هم تا یکشنبه به کشور خواهد رسید.

طبق آمار وزارت بهداشت، تاکنون بیش از ۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دُز واکسن وارد کشور شده و مجموع واکسن‌های تزریق شده هم بیش از ۵ میلیون و ۲۶۴ هزار دُز بوده است. در تهران نیز با افزایش مراکز تجمیعی براساس اعلام معاون درمان ستاد کرونای پایتخت ظرفیت تزریق روزانه ۷۰ هزار دُز واکسن فراهم شده است.




ارز ۴۲۰۰ تومانی، آری یا نه؟

ارز ترجیحی، ارز دولتی، ارز ۴۲۰۰ تومانی، این‌ها کلماتی آشنا و ناخوشایند برای فعالان صنعت دارو و تولیدکنندگان داخلی هستند. نام این ارز هر چه باشد، نتیجه‌اش شرایط مشابه است، چالش‌های تخصیص، هفت‌خوان تامین و بعد در دسترس نبودن و تغییر به ارزهای نامرغوب. ارزی که تولید را ساعت‌ها و روزهای زیادی پشت در اتاق کارشناسان معطل می‌کند و بدتر آن‌که حتی باعث توقف آن می‌شود. همین موارد در کنار چالش‌های قیمت‌گذاری و تامین نشدن مواد اولیه باعث شده است بحث تغییر ارز دارو و نحوه تخصیص سوبسید آن دوباره در محافل اقتصادی و سلامت-محور بالا بگیرد. در همین راستا نظر چند نفر از فعالان صنعت و تولید را می‌خوانیم.

دکتر محمد عبده‌زاده:

قیمت مواد اولیه در اختیار تولیدکننده و قیمت‌ دارو در کنترل دولت است

دکتر محمد عبده‌زاده؛‌ رئیس هیئت‌مدیره سندیکا صحبتش را با یک پرسش آغاز کرد و گفت: «در وضعیتی قرار داریم که باید ببینیم با توجه به شرایط فعلی کشور، بانک مرکزی و درآمدهای نفتی، آیا می‌توانیم به روند جاری ادامه بدهیم یا نه؟» او در ادامه افزود: «آنچه ما از شهریور ۱۳۹۹ به این طرف در حوزه تامین ارز دارو به‌ویژه تولید دیده‌ایم نشان می‌دهد عملا نظمی برای تخصیص وجود ندارد و حتی تهیه مواد اولیه به نوعی بلاتکلیف مانده است، مثلا ارزهای عمان عملی نشد، کارگزار جدید چینی شرکت‌‌ها را با چالش جدی روبه‌رو کرد و تامین ماده اولیه از مبداء چین و هند با ارز دولتی دچار مشکل شده است. ارزهای قابل دسترس برای تولید عملا قفل‌شده‌اند و روز به روز میزان ذخیره مواد اولیه شرکت‌ها کاهش پیدا می‌کند که نتیجه‌اش توقف تولید و کمبود داروست. در کنار این‌ موارد باید افزایش حقوق، هزینه‌های سربار، افزایش ۴۰ درصدی هزینه‌های جاری ماهیانه را هم به عنوان هزینه‌های خطوط خالی کارخانه‌ها در نظر بگیریم.»

دکتر عبده‌زاده مشکلات صنعت و در خطر افتادن سلامت مردم را نتیجه اصرار بر وابستگی دارو به ارز ۴۲۰۰ تومانی دانست، ارزی که در واقع وجود ندارد چون اگر دولت چنین ارزی در اختیار داشت با توجه به نامه‌‌نگاری و پیگیری هرروزه سندیکا آن را به شرکت‌های تخصیص می‌داد. نکته دوم این است که به دلیل همین کمبود دریافت ارز ترجیحی فرآیندی سخت و به پیگیری و نامه‌نگاری‌‌های زیادی نیاز دارد و ابزارهای کنترلی و نظارتی یکی از معضلات تولید شده است. از طرف دیگر با همین رویکرد سقف محدودی برای ارز دارو در نظر گرفته شده که به شکل دیگر بسترساز بعضی کمبودهاست.

رئیس هیئت‌مدیره سندیکا در این مورد توضیح داد: «در خوش‌بینانه‌ترین حالت شرکتی که ریال و نقدینگی بیشتری دارد، ابتدای سال می‌تواند ثبت سفارش بیشتری داشته باشد ولی شرکتی که ریال کمتری دارد، آخر سال و زمانی که ثبت سفارشش در نوبت بانک مرکزی قرار می‌گیرد، باید تا ۲-۳ ماه بعد منتظر بماند. بعد از همه این چالش‌ها و دریافت ارز ترجیحی فقط برای ۳۰ تا ۳۵ درصد هزینه تمام‌شده دارو، نگاه مسئولان، بیمه‌ها، انتظار مردم و حتی خیلی از فعالان حوزه دارو این است که قیمت دارو نباید تغییر کند. در حالی‌که کارخانه‌دار برای تامین هزینه‌ها با افزایش ۴۰ درصدی حقوق و دستمزد، افزایش ۲۵ درصدی ماده اولیه، قیمت به روز مواد بسته‌بندی، مالیات و… روبه‌روست. میزان تورمی که بر تولید دارو مترتب می‌شود، حاشیه سود آن را پایین می‌آورد و ادامه فعالیت را با ضرر همراه می‌کند در نتیجه شرکت‌ها بیشتر به سمت تولید داروهای سودده سوق پیدا می‌کنند یا ترجیح می‌دهند ماده اولیه نخرند.»

دکتر محمد عبده‌زاده هشدار داد وقتی صنعت ماده اولیه کافی نداشته باشد، نتیجه‌اش کمبود و اجبار به واردات داروهای فوریتی است و با تداوم چنین شرایطی غیر از آسیب به صنعت تامین داروهای زیاد تولید داخل از طریق واردات و تامین ارز آن ممکن نخواهد بود.

او در ادامه تایید و تاکید کرد: «در سخت بودن شرایط کشور شکی نیست و عقل حکم می‌کند در چنین موقعیتی تا جایی که می‌توانیم تلاش کنیم و هرکسی در حوزه خودش منابع را به شکلی مدیریت کند که کمترین آسیب به مردم، کشور و صنعت وارد شود. اگر سال گذشته مجلس و دولت با همه ملاحظات و توجه به راهکارهای موجود برای تخصیص منابع دولتی به سازمان‌های بیمه‌گر تصمیم می‌گرفتند، شاید مدیریت این وضعیت راحت‌تر بود. امسال با توجه به کمتر شدن منابع ارزی باید الگوی دیگری به مسئولان، دولت فعلی و دولت آینده پیشنهاد بدهیم. اگر در این مورد تصمیم نگیریم و منتظر شویم مثل خیلی اتفاقات دیگر جبر زمان و موقعیت ما را وارد به تصمیم‌گیری کند،‌ تبعات و هزینه‌اش برای کل کشور و مردم خواهد بود.»

رئیس هیئت‌مدیره سندیکا یک تفاوت مهم شرایط تولید ماده اولیه و تولید محصول نهایی دارویی را در قیمت‌گذاری عنوان کرد و گفت: «قیمت ماده اولیه را خود سندیکای این حوزه تعیین می‌کند و اگر ارز به شکل دولتی یا نیمایی باشد، کارخانه‌ها می‌توانند هزینه و سودشان را مدیریت ‌کنند؛‌ بنابراین‌ شرایط بهتری دارند ولی قیمت‌گذاری محصول نهایی در اختیار وزارت بهداشت است. کارخانه‌‌ها بنگاه اقتصادی هستند و نمی‌توان آن‌ها را غیراقتصادی اداره کرد، وقتی یک کارخانه داروسازی در بورس است باید در کنار سایر وظایف هزینه‌ها و سود خود را هم مدیریت کند و به سهام‌دارها پاسخگو باشد.»

از طرف دیگر توسعه صنعت با قیمت‌گذاری بر اساس ارز ۴۲۰۰ تومانی در حالی‌که هزینه ماشین‌آلات باید با ارز آزاد تهیه شوند، غیرممکن است. اگر برای کمک به بیماران اصرار بر حفظ این ارز داریم باید از این طرف برای نوسازی ماشین‌آلات، تجهیزات آزمایشگاهی و سایر نیازها به صنعت سوبسید داده شود، در مالیات به آن کمک شود و همگون عمل کنیم تا مانند ابتدای انقلاب صنعت امکان رشد داشته باشد و از همین رهگذر به بیمار هم کمک شود. با یک راهکار کلی نمی‌توان از همه بخش‌ها حمایت کرد و اگر نمی‌توان ابزار حمایتی در اختیار صنعت قرار داد، حداقل باید با کمک راهکارهای کارشناسی، با استفاده از نظرات متفاوت و با در نظر گرفتن همه اجزا به اعتدال برسیم و نتیجه مثبتی برای مردم و کشور به دست بیاید.

دکتر هاله حامدی‌فر

سوبسیدی که به ابتدای زنجیره تزریق شود به قشر هدف نمی‌رسد

دکتر هاله حامدی‌فر؛ نایب‌رئیس هیئت‌مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران ابتدای صحبتش ضمن یادآوری این نکته که بحث اصلی تخصیص ارز دولتی برای ماده اولیه یا محصول نهایی نیست، گفت: «تخصیص سوبسید و یارانه و قیمت ترجیحی برای هر کالایی نتیجه یک سلیقه نیست و هدف اصلی آن حمایت از مصرف‌کننده نهایی، دهک‌های پایین جامعه و قشر آسیب‌پذیر است. از نظر اقتصادی کاملا مشخص است اگر «بخواهید»، سوبسید را به قشر هدف اصلی برسانید، روی «بخواهید»‌تاکید دارم و می‌گویم باید این سوبسید به انتهای زنجیره پرداخت شود چون علم اقتصاد ثابت کرده است نه در ایران و نه در خاورمیانه که در همه جای دنیا سوبسید منشاء فساد است. ما در مدینه فاضله زندگی نمی‌کنیم و هر چیزی دو نرخی شود، درصدی از فساد هم کنارش ایجاد می‌شود.»

او در ادامه افزود: «هر چه سوبسید در قسمت‌های اولیه زنجیره تزریق شود، هدر رفت آن بیشتر خواهد بود و تا به لایق و هدف نهایی برسد، چیزی از آن باقی نخواهد ماند و اتفاقی که الان می‌افتد همین است. هیچ‌کس با حمایت از اقشار آسیب‌پذیر و عرضه دارو با قیمت پایین به آن‌ها و نیز با کاهش پرداختی بیمار مخالف نیست ولی وقتی روش اشتباهی پیش می‌گیریم، منشاء فساد است و قابل‌کنترل نیست که هیچ‌کس نمی‌تواند منکر این ایراد شود. از طرفی به همین دلیل و از آنجا که همه بر فسادزا بودن سوبسید واقف هستند، ده‌ها مرحله بروکراسی و نظارتی برای دریافت ارز دولتی به دست و پای صنعت می‌پیچد، آن هم در شرایطی که درگیر عوارض تحریم و کمبودها و مشکلات دیگر نیز هست.»

دکتر حامدی‌فر یادآوری کرد کسی که فساد دارد و دزدی می‌کند، مسیرش مشخص است و حتی اگر گرفتار شود، دادگاهی نمی‌شود و اگر دادگاهی هم شود، به حکم نمی‌رسد ولی کسی که کارش را به درستی انجام می‌دهد هرروز باید سوال و جواب پس بدهد، اسنادش باید بارها بررسی شود، از نهادهای مختلف با او برخورد و حتی تعزیراتی شود و… بنابراین باز هم می‌گویم بحث ما نرخ ارز نیست که اگر ۴۲۰۰ تومان یا ۱۱۰۰۰ تومان باشد، شرایط تغییر کند.

او به از دست رفتن فرصت سال گذشته اشاره کرد و گفت: «ما در زمان تدوین بودجه فرصتی داشتیم تا با هم‌فکری همه دلسوزان دارو در بخش‌های مختلف دولتی، صنعتی، بیمه‌ها و همه کسانی که نگران سلامت جامعه هستند، راهکار اصولی، تکنیکال، تخصصی و کنترل‌شده ارائه بدهیم و سوبسید را به سمت مسیر درست هدایت کنیم به ویژه آن‌که مسیرش نیز مشخص است. بیشتر بیماران کشور ما دارو را با بیمه دریافت می‌کنند و بعد از طرح تحول سلامت درصد کمی از مردم بدون بیمه باقی مانده‌اند، بنابراین مسیر از قبل وجود داشت و افراد متخصص حوزه اقتصاد دارو نیز می‌توانستند کمک کنند، ولی هزینه و فرصت به غیرتخصصی‌ترین شکل ممکن هدر رفت.»

دکتر مرتضی خیرآبادی:

ارز دارو به صورت تدریجی و بدون حمایت از بیمار و صنعت در حال آزاد شدن است

دکتر مرتضی خیرآبادی با توجه به موافقت و تاکید سندیکا برای تغییر نرخ ارز تاریخچه، دلایل و موانع این مساله را توضیح داد و گفت: «یک بار سال ۱۳۹۱-۲ تغییری در نرخ ارز از ۱۱۰۰ تومان به نزدیک ۲۵۰۰ تومان اتفاق افتاد که در پی مذاکرات و جلسات، ۱۶۰۰ میلیارد تومان به عنوان نرخ مابه‌التفاوت ارز به سازمان غذا و دارو اختصاص داده شد تا این افزایش دو برابری نرخ ارز برای مردم قابل تحمل باشد. در طول این مدت چهار بار رئیس سازمان و سه یا چهار وزیر بهداشت تغییر کردند و نه تنها این رقم مطابق با تعرفه بالا نرفت، هر وزیر متناسب با وقت و بحث خود به این ۱۶۰۰ میلیارد تومان دست‌اندازی کرد و برای هر مشکلی در حوزه وزارتخانه از این بودجه برداشت ‌شد.»

دکتر خیرآبادی شروع اختلاف نرخ ارز به صورت فعلی را سال ۱۳۹۷ عنوان کرد که از طرف دولت پذیرفته نمی‌شد تا این‌که بهمن همان سال تغییر نرخ در کمیسیون تلفیق مجلس رای آورد تا به صحن مجلس برود و برای نیمایی شدن رای بگیرد، اتفاقی که همزمان با حضور دکتر نمکی در وزارت بهداشت بود.

او در ادامه تاکید کرد: «عملی شدن این طرح به جز مجلس در جای دیگری امکان‌پذیر نیست، سال ۱۳۹۸ جلسات اولیه برگزار شد ولی جلسات نهایی تلفیق با کرونا مصادف و عملا متوقف شد. سال ۱۳۹۹ مجلس جدید چند اشکال در طرح قبلی را بررسی کرد ولی ترسی که پیش آمد و مانع تصمیم‌گیری در دوره جدید شد، تبدیل بازار ۳۷ هزار میلیاردی دارو به ۱۰۰ هزار میلیارد تومان است که پرداختی مردم حتی با حمایت بیمه‌ها از حدود ۲۵ هزار به ۶۰ هزار میلیارد افزایش می‌یابد.»

دکتر خیرآبادی دومین معضلی را که مانع توزیع هدفمند یارانه دارو با تصمیم مجلس شد، اختلاف بین وزارت بهداشت و وزارت کار، رفاه و تامین اجتماعی عنوان کرد و توضیح داد: «این سه نهاد دولتی همدیگر را برای شیوه توزیع یارانه قبول ندارند و سازمان مدیریت هم زیر بار حل مشکل نمی‌رود. از طرفی نمی‌توانیم با روش پلکانی پیش برویم چون هر عددی برای حمایت بیمه باید در بودجه سازمان‌ها تصویب شود و دولت بعدی مطمئنا در هیچ شرایطی زیر بار این کار نمی‌رود. با این حال عملا ارز دارو به صورت تدریجی در حال آزاد شدن است، بدون آن‌که برایش بودجه‌ای در نظر گرفته شده باشد و با گران‌تر شدن دارو، مردم آن را نمی‌خرند و صنعت و جامعه به مشکل بر خواهند خورد.»

عضو هیئت‌مدیره سندیکا در پایان صحبتش هشدار داد اگر سه مشکل حل نشوند نرخ ارز دارو برای همیشه به همین شکل باقی خواهد ماند و این موارد را برشمرد: «اول این‌‌که تفاوت و نوسان قیمت ارز نیمایی در ماه‌های مختلف چطور در قیمت‌گذاری دیده می‌شود؟ دوم شش و نیم میلیون نفر بیمه ندارند که اگر نرخ ارز تغییر کند، چطور باید زیر پوشش قرار بگیرند؟ و سوم سازمان‌های بیمه‌گر مانند تامین اجتماعی و خدمات درمانی این روش را نپذیرفتند که اختلاف ارز در بودجه آن‌ها وارد و به مردم پرداخت شود.»

دکتر محمود نجفی عرب:

ارز ۴۲۰۰ تومانی غیرقابل دسترس است

دکتر محمود نجفی عرب؛ عضو هیئت‌مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران به منشاء و موارد مصرف ارز ۴۲۰۰ تومانی را توضیح داد و گفت: «منشاء این ارز برای بانک مرکزی صادرات نفت و گاز و میعانات است که باید ۸.۵ میلیارد دلار برای کالاهای اساسی تامین شود ولی در شرایط فعلی بانک مرکزی با محدودیت زیادی مواجه است. عملا این ارز قابل دسترسی نیست و از حدود بهمن‌ماه سال گذشته تا پایان ماه دوم سال ۱۴۰۰ تقریبا ارز دارو متوقف بوده و حتی ارزهایی مثل ریال عمان و یوان چین که تخصیص داده شده بود، به نحوی برگشته است. در نتیجه شرکت‌‌ها به دلیل این‌که ذخایر انبارهایشان خالی شده است، عملا دچار مشکل شده‌اند.»

او یکی دیگر از معضلات دیگر این حوزه را قاچاق معکوس خیلی از داروها مانند انسولین دانست که طبق برآورد ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز حدود ۳۸۰ تا ۴۰۰ میلیون دلار بوده است.

به گفته دکتر نجفی عرب در نشست نمایندگان و کمیسیون مجلس در مورد تغییر ارز دارو و از دیدگاه کارشناسی همه موافق تغییر نرخ ارز بودند اما عده‌ای با نگاه امنیتی چنین تغییری را مانند شوک بنزین می‌دانستند که نمی‌توان آن را کنترل کرد درحالی‌که راهکار علمی و عملی برای پیشگیری از چنین وضعیتی وجود دارد.

دکتر مهدی پیرصالحی:

بهترین روش شروع سریع‌تر آزادسازی پلکانی ارز داروست

دکتر مهدی پیرصالحی؛ عضو هیئت‌مدیره با اشاره به مباحث مطرح شده درباره اثرات منفی ارز ۴۲۰۰ تومانی (رانت و قاچاق معکوس) و این‌که ادامه روند فعلی باعث کاهش نقدینگی و توان تولید شرکت‌ها می‌شود، گفت: «ولی باید ببینیم حذف ناگهانی این ارز چه پیامدهایی برای مردم خواهد داشت؟ بر اساس محاسبات ما به ازای هر دو برابر شدن قیمت ارز نسبت به قیمت پایه فعلی، تقریبا باید ۲۵ درصد به قیمت دارو اضافه شود و با آزادسازی کامل ارز نزدیک به ۱۰۰ درصد افزایش قیمت در داروهای تولیدی داشته باشیم، همان‌طور که برای داروهایی که تا به حال ارز آن‌ها قطع شده، اتفاق افتاده است.»

او در ادامه افزود: «ما به عنوان سندیکای تولیدکنندگان سال گذشته اصرار داشتیم ارز ۴۲۰۰ تومانی زودتر حذف و برای آن برنامه‌ریزی شود چون در فصل بودجه بودیم و اگر حتی برای حذف پلکانی برنامه‌ریزی می‌شد، پله اول در فصل بودجه دیده می‌شد تا اختلاف و مابه‌التفاوت نرخ در اختیار سازمان‌های بیمه‌گر قرار بگیرد و هزینه پرداختی مردم پایین بیاید. ولی مخالفت‌هایی مانع شد و امروز با نبود ارز روبه‌رو هستیم، یعنی ارز داروها با برنامه و پلکانی حذف نمی‌شود، هر دارویی کمبود پیدا کند، به صورت نیمایی وارد می‌شود و چون این اختلاف جایی دیده نشده به سازمان‌های بیمه‌گر انتقال نیافته است، اختلاف قیمت را نمی‌پذیرند و نمی‌پردازند.»

دکتر پیرصالحی نیز تاکید کرد الان بحث خوب و بد یا بود و نبود ارز ۴۲۰۰ تومانی نیست چون این ارز عملا وجود ندارد و دولت علی‌رغم مصوبه خودش نتوانسته در دو ماه اول سال ۱۴۰۰ آن را تامین کند. او در همین مورد افزود: «با وجود همه معضلات و مشکلات و رانت ارز ۴۲۰۰ تومانی، اگر دولت می‌تواند آن را تامین کند ولی نگرانی بزرگ این است که چنین ارزی وجود ندارد که به دارو تخصیص داده شود. به نظر من اگر دولت همین الان هم بخواهد درست عمل کند باید دستورالعمل حذف پلکانی ارز دارو تدوین و مشخص شود کدام موارد در شش ماهه اول، کدام در ادامه قرار بگیرند و بودجه‌های لازم دیده شود. دو ماه دیگر دولت بعدی می‌آید که برنامه‌ای برای مدیریت و تخصیص ارز دارو ندارد و مشکلات بیشتر خواهد شد.»

دکتر وحید محلاتی:

دولت زیرساخت‌ها را برای تغییر ارز دارو آماده نکرده است

به باور دکتر وحید محلاتی؛ در شرایطی درباره ارز دارو بحث می‌کنیم که تقریبا به انتهای آن رسیده‌ایم و حتی دکتر جهانپور (رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاع‌رسانی وزارت بهداشت) هم اعلام کرد وزارت بهداشت موافق تک‌نرخی شدن ارز داروست و به دلیل نگرانی از پیامدهای تغییر ناگهانی باید به‌صورت پلکانی انجام شود. او همین مورد افزود: «بنابراین به نظر می‌رسد سازمان غذا و دارو نیز اصل موضوع را پذیرفته است و باید درباره شیوه اجرا صحبت شود، همان‌طور که ما ابتدای سال ۱۳۹۹ از سازمان غذا و دارو خواستیم مانند داروهای بدون نسخه به‌صورت تدریجی اول داروهای ارزان‌تر را خارج کنند و بعد به داروهای دیگر برسند تا هم صنعت بتواند بار مالی آن را تحمل کند و هم مصرف‌کننده. قرار نیست اجرا ناگهانی باشد ولی اگر اجرای چنین تغییر و برنامه‌ای مرتب به تعویق انداخته شود و در شرایط بحرانی قرار بگیریم، مجبور به چنین انتخابی خواهیم شد.»

با توجه به تجربه ناموفق دهه هفتاد این بار می‌توان به اتکای شبکه‌ها و اطلاعات موجود، مابه‌التفاوت را به شرکت‌های بیمه اختصاص داد تا برای بیماران، سازمان‌های بیمه‌گر و بیماران نیازمند داروهای گران قیمت مشکلی ایجاد نشود.

او در ادامه گفت: «با توجه به گران شدن همه اقلام مصرفی و کالاهای اساسی، فکر می‌کنم تغییر قیمت دارو هم برای مردم پذیرفتنی و قابل قبول باشد خصوصا که محصولات تولید داخل بین ۳۰ تا ۱۰۰ درصد افزایش قیمت دارند و در نهایت رقم کل بازار دارو بیشتر از دیگر بالا نخواهد رفت و با توجه به این‌که تغییر ناگهانی نخواهد بود، این افزایش نیز تدریجی خواهد بود.»

دکتر محلاتی با اشاره به جلسه‌ای که سال گذشته در محل شرکت داروپخش با حضور نمایندگان وزارت بهداشت، بانک مرکزی، مدیران عامل شرکت‌ها تشکیل و مسائل فعلی (بیمه نبودن ۶ میلیون نفر، لزوم ایجاد زیرساخت و…) مطرح شده بود، گفت: «به نظر می‌رسد در طول این یک سال دولت برای فراهم کردن مقدمات و زیرساخت‌های لازم اقدامی نکرده است و در واقع باید دولت بخواهد و بالاخره زمانی اصلاحات و مکانیزم جبرانی تغییر را شروع کند. از آنجا که تصمیم‌ها در سطوح دیگری گرفته می‌شود دولت باید دغدغه عملی شدن این روش را داشته باشد و قرار نیست خود داروسازان به‌طور مستقیم با نهادهای دیگر ارتباط برقرار کنند.»

دکتر محمدرضا زرگرزاده

باید شجاعتی در بدنه نظام باشد و این عامل فساد دور انداخته شود

دکتر محمدرضا زرگرزاده دلیل تغییر نکردن ارز ۴۲۰ تومانی را در حالی که تقریبا همه می‌دانند مخل تولید و باعث فساد است، این‌ طور عنوان کرد: «یا اراده‌ای هست و می‌خواهد شرایط به همین شکل بماند یا اراده‌ای نیست چون شهامت و شجاعت چنین تغییری وجود ندارد و ترجیح می‌دهند دیگری آن را انجام دهد.» او در ادامه گفت: «قرار نیست اگر یک نفر روزی ارز دارو را ۴۲۰۰ تعیین کرد ولی نتوانست آن را تامین کند فعالان صنعت تا چند سال تاوان آن را پس بدهند و همه مشکلات وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو را حل کنند. حرف ما این است که ارز دارو تامین شود نه این‌‌که وعده ارزی داده شود که وجود ندارد.»

دکتر زرگرزاده یادآوری کرد ارائه راهکارهای عملی و درست برای تغییر نرخ ارز و مدیریت آن‌ وظیفه تولیدکنندگان نیست و اضافه کرد: «مردم با مشکل مواجه شده‌اند چون ارز دارو تامین نشده است و با ادامه شرایط فعلی بعضی شرکت‌ها نمی‌‌توانند به تولید ادامه دهند. با توجه به این‌که همه می‌دانند ارز فعلی مخل تولید است باید شجاعتی در بدنه نظام وجود داشته باشد تا این عامل فساد دور انداخته شود، درد و خونریزی آن تحمل شود و بعد با سلامت مسیر را پیش برویم.»

مهندس فرامرز اختراعی:

باید گام به گام به سمت آزادسازی نرخ ارز برویم و حمایت از چرخه تولید ادامه پیدا کند

مهندس فرامرز اختراعی؛ رئیس هیئت‌مدیره سنديكاي تولیدکنندگان مواد شيميايي، دارويي و بسته‌بندي دارويي تهران محدود بودن ارز ۴۲۰۰ تومانی را که از منابع دولتی تامین می‌شود، تایید کرد در حالی‌که نرخ ارزهای حاصل از صادرات، شناور و متناسب با شرایط بازار است. او در ادامه گفت: «به دلیل همین شناور بودن نمی‌توان ارز دارو را بر اساس ارزهای غیرثابت تنظیم کرد، فرقی نمی‌کند ۴۲۰۰ یا ۵۰ هزار تومان باشد باید نرخ آن ثابت در نظر گرفته شود تا دولت بتواند ثبات در قیمت‌گذاری را حفظ کند. با تغییرات و نوسانات شدید و بالای ناشی از نرخ تورم کمیته قیمت‌گذاری از تغییر قیمت مستمر نرخ دارو عاجز است و اگر ارز هم شناور شود، واحدهای تولیدی چاره‌ای جز تعطیلی نخواهند داشت؛ بنابراین ثبات نرخ ارز گریزناپذیر و این‌که چه رقمی در نظر گرفته شود، بحث دیگری است.»

به گفته مهندس اختراعی رفتار مردم در تمام دنیا برابر موارد مرتبط با زیرساخت‌‌های اقتصادی مشابه است و باید ضریب ایمنی برای مردم فراهم شود ولی بدون تردید بیمه‌ها با توجه به شرایط فعلی امکان اصلاح ندارند و حتی حاشیه‌های افزایش قیمت مانند مارجین تولید ۲.۵ برابر و به افزایش اصلی اضافه می‌شود. او در ادامه توضیح داد: «حداقل در ابتدای زنجیره یعنی ماده موثره قیمت‌ها ۲.۵ تا ۴ برابر خواهد شد و باید دید این تغییر چه میزان در دارو، پخش‌ها و داروخانه اثر می‌کند و افزایش قیمت محصول نهایی هم بیشتر از رقم محاسبه‌شده خواهد بود، بنابراین محاسبات جدی و پیچیده‌ای خواهیم داشت.»

رئیس هیئت‌مدیره سنديكاي تولیدکنندگان مواد شيميايي، دارويي و بسته‌بندي دارویی تهران یادآوری کرد ارز تک‌ نرخی با اساس موفقیت نظام اقتصادی سازگار است و تغییر باید پلکانی باشد و گفت باید زمان‌بندی با شرایط بیمه‌ها سازگار باشد و بازار با هر نرخی به ثبات برسد. از طرفی واحدهای تولیدی منابع کافی برای تامین سرمایه گردش متناسب با افزایش نرخ ارز داشته باشند که چنین نیست و اگر چاره‌ای جز افزایش نرخ ارز نباشد، باید به این نکته نیز توجه داشت چون با کاهش ظرفیت تولید داخلی، شرکت‌های بزرگ وارداتی خطر بزرگی برای تولید خواهند بود و با قیمت‌های خیلی بالاتر جایگزین این ظرفیت می‌شوند و زنجیره تولید قطع می‌شود.

او در همین مورد افزود: «در صورت کمبود باید واردکنندگان مواد حد واسط و ای‌پی‌آی هایی را که داخل کشور تولید نمی‌شود، وارد کنند نه این‌که سراغ داروی نهایی بروند. ظرفیت‌های تولید داخل نباید کاهش پیدا کند و مدیریت نظام جامع دارویی باید بر اساس حمایت از مردم و نیز تولید ملی قرار بگیرد. در این مورد مذاکراتی صورت گرفته است و فکر نمی‌کنم نظام دارویی باز هم در شرایطی قرار بگیرد که از کمبود و ظرفیت‌های خالی تولید داخل راهی برای واردات باز کند.»

مهندس اختراعی یادآوری کرد در شرایط حساس تاریخی و جغرافیایی هستیم و به دلیل تحریم و عدم فروش نفت و گاز در بحران کمبود ارز هستیم، بنابراین حتی اگر تحریم‌ها رفع شود در شرایطی نیستیم که اگر مثلا آسپرین کم شد، بتوانیم داروی برند وارد کنیم و بگوییم مردم پول دارند و می‌توانند بخرند.

او در همین مورد هشدار داد: «ممکن است باز هم به شرایط کمبود مشابه دوره جنگ برگردیم و باید منابع کاملا مدیریت شود و فقط مواد اولیه، حد واسط و اقلام دارویی که امکان تولید در کشور ندارند، وارد شوند. تا دو سال پس از دوره جنگ با حداقل بودجه، بیشترین پیشرفت را داشتیم و صنعت را هم توسعه دادیم و باید بدانیم تا ده سال آینده همچنان کمبود منابع ارزی ادامه خواهد داشت. با همه این احوال اگر شرایط تامین ارز ۴۲۰۰ تومانی وجود نداشته باشد، باید گام به گام به سمت آزادسازی نرخ ارز برویم و در عین حال حمایت از چرخه تولید ادامه پیدا کند.»

دکتر مصباحی:

اصلاح نرخ ارز باید فراتر از شرایط تحریمی دیده شود

به گفته دکتر مصباحی؛ باید مساله اصلاح نرخ ارز فراتر از شرایط فعلی مطرح و بررسی شود چون وقتی یکی از دلایل اصلی تغییر ارز دارو شرایط تحریمی باشد این سوال پیش می‌آید که پس از برداشته شدن تحریم‌ها و بهتر شدن وضعیت کشور، آيا باز هم به روش قبلی برمی‌گردیم‌ یا این اصلاح ارز و قیمت، مسائل صنعت و توسعه آن را باید جداگانه ببینیم؟ نمی‌‌توان فاکتورهای فعلی را نادیده گرفت ولی نباید تاکید روی همین شرایط باشد و باید فرصت‌ها و تهدیدهای ارز ۴۲۰۰ تومانی را بلندمدت دید.

او نکته مهم دیگر را شناسایی مصرف‌کننده نهایی زنجیره و هدایت درصد زیادی از سوبسید به سمت او عنوان کرد و گفت: «به نظر می‌رسد همان‌طور که گفته شد راهکار حمایت بیماران از طریق بیمه‌ها و موارد مشابه است. اگرچه در سیاست دارویی کشور این تفکر به سمت سوبسید دادن به مواد اولیه، واکسن و داروهای زیستی به عنوان زیرساخت‌های دارویی رفته و در یکی از بندهای کتاب سیاست سلامت کشور به این موضوع اشاره شده است. شاید قسمتی از تصمیم‌ها ناشی از همین سیاست کلی بوده که باز هم امیدواریم گروه‌های کارشناسی در دولت آینده بتوانند با مشورت‌های مناسب، راهکارهای درستی پیش بگیرند.»

دکتر شکوهی:

بیمه‌ها باید ملزم به حمایت از بیماران شوند

دکتر شکوهی ضمن اشاره به همراهی زیاد داروسازان با شرایط فعلی و تحمل بار اصلی فشارهای اقتصادی بر صنعت گفت: «سازمان‌های بیمه‌گر ابزارهایی در دست حکمرانی برای بهتر کردن نظام سلامت و اجرای عدالت سلامتی در جامعه هستند. شرایط کشور به گونه‌ای نیست که از آن‌ها سوال شود آیا مایل هستند کاری را انجام دهند یا نه؟ وقتی مساله‌ای به صنعت ابلاغ می‌شود ما مجبور به عملی کردن آن هستیم ولی از آنجا که ابزار عدالت جامعه دست دولت و حکمران است می‌تواند از اجرای طرح طفره برود. با توجه به رانت‌آور و فسادزا بودن ارز ۴۲۰۰ تومانی باید با استفاده از راهکارهای حکمرانی بیمه‌ها نیز ملزم به اجرای طرح و حمایت از بیماران شوند.»

دکتر سجاد حسینی:

نوسانات ارز و کاهش منابع ارزی مانع تعیین بودجه بیمه‌هاست

به گفته دکتر سجاد حسینی تغییر نرخ ارز همه مولفه‌ها را طی سال‌های گذشته تغییر داده است. او همین تغییرات را یک مانع عنوان کرد و توضیح داد: «از سال ۱۳۹۸ که با سازمان برنامه و بودجه درباره آزادسازی ارز گفت‌وگو می‌کردیم، به دلیل همین تغییرات، جلسات مرتب تکرار می‌شد و نمی‌توانستند برای حمایت از بیمه‌ها به عدد ثابتی برسند و از حدود ۶۰۰۰ میلیارد تومان به نزدیک ۴۸ هزار میلیارد تومان و بعد به ۵۵ هزار میلیارد تومان رسیدیم و به همین دلیل سازمان برنامه و بودجه نمی‌توانست عدد مشخصی را لحاظ کند. با کاهش فروش نفت و پایان یافتن ذخیره ارزی، نتوانستند از عرضه و فروش آن هم برای حمایت بیمه‌ها استفاده کنند و الان بانک مرکزی ارز را از سامانه نیما گران می‌خرد و به شرکت‌ها ارزان می‌فروشد و دیگر ذخیره‌ای برای پرداخت ما به‌التفاوت به بیمه‌ها باقی نمانده است.»

او نیز آزاد شدن ارز بخشی از داروها را تایید کرد و گفت: «با توجه به کاهش بودجه‌ی دارو و درمان و مصارف رسمی، ارز ۴۲۰۰ تومانی عملا بخشی از ارز آزاد شده است و دولت هیچ حمایتی برای این مابه‌التفاوت ندارد، همان‌طور که چند ماه پیش داروهای بدون نسخه آزاد شده بودند. با توجه به نرخ فعلی ارز و به شرط ثابت ماندن آن، بازار دارویی که سال ۱۳۹۸ نزدیک به سی هزار میلیارد تومان بود ممکن است با آزادسازی ارز به ۱۰۰ هزار میلیارد تومان برسد.»

دکتر حسام‌الدین شریف‌نیا:

دولت آینده به دلیل کمبود منابع ناچار به تغییر ارز داروست

دکتر حسام‌الدین شریف‌نیا؛ داروساز و دکترای اقتصاد دارو، ضمن بیان این نکته که تغییر نرخ ارز دارو تصمیمی نیست که در بدنه دارویی کشور گرفته شود و حتی با لابی به نتیجه برسد، پیش‌بینی کرد هرچند تا این زمان دولت حتی با وجود مخالفت بعضی اعضای کمیسیون‌های مجلس نرخ ارز را روی ۴۲۰۰ تومان نگه داشت ولی در دولت آینده به دلایل متعدد از جمله مشکلات تامین، این ارز برداشته خواهد شد. او در ادامه گفت: «در نیمه دوم سال با تغییر نرخ ارز، بازار هم بزرگ‌تر می‌شود و این مساله الان نمی‌تواند به عنوان تهدید یا فرصت چندان قابل بحث باشد و نکته اصلی این است که تغییر نرخ ارز نباید به مردم آسیب بزند. ظاهرا عددی که سه بیمه بزرگ تامین اجتماعی، خدمات درمانی و نیروهای مسلح به مرکز پژوهش‌‌های مجلس اعلام کرده‌اند، بین ۶۰ تا ۴۰۰ درصد است که نشان می‌دهد محاسبه دقیقی در این مورد نداشته‌اند تا بتوانند مکانیسم‌های جبران تغییر نرخ ارز را پیش‌بینی و آن را برای بیماران جبران کنند؛ بنابراین و با توجه به توافق جمعی مبنی بر لزوم حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی، بحث اصلی بررسی روش‌های پیشگیری از آسیب بیشتر به مردم است که متاسفانه بیمه‌ها به این زمینه وارد نشده‌ و راهکاری نداده‌اند.»




مطالبات از دولت آینده برای توسعه تولید و کاهش مشکلات بیماران

نشستی با عنوان «مطالبات صنعت دارو از دولت آینده» سه‌شنبه شب یازدهم خردادماه با مشارکت روسای سندیکاها و انجمن‌های دارویی کشور در فضای کلاب هاوس برگزار شد. در این نشست که سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران میزبانی آن‌ را به عهده داشت، دکتر محمدعبده‌زاده؛ رئیس هیئت مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران، دکتر عباس کبریایی‌زاده؛ رئیس هیئت‌مدیره سندیکای تولیدکنندگان مکمل‌های رژیمی غذایی ایران، مهندس حمید علیپور؛ عضو علی‌البدل سندیکای تولیدکنندگان مواد دارویی، شیمیایی و بسته بندی دارویی، دکتر سید علی فاطمی؛‌ نایب رئیس هیئت ‌مدیره انجمن داروسازان ایران،‌ دکتر سید ابراهیم هاشمی؛ رئیس هیئت ‌مدیره انجمن شرکت‌های پخش دارو و مکمل‌های انسانی ایران،  دکتر جعفر میرفخرایی؛ دبیر انجمن تولید‌کنندگان داروها و فرآورده‌های گیاهان دارویی و دکتر فریدون مهبودی؛ عضو هیئت ‌مدیره انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان محصولات بیوتکنولوژی پزشکی ایران حضور داشتند.

اصلاح ساختار سازمان غذا و دارو، تغییر تولیت صنعت داروسازی

دکتر محمدعبده‌زاده؛ رئیس هیئت مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران، به عنوان کسی که در حوزه قانون‌گذاری حضور داشته و هم اکنون در سندیکا فعالیت می‌کند، گفت: «اگر بخواهیم به مردم و بیماران کنیم، اگر بخواهیم کشور پیشرفت و صادرات ارتقا پیدا کند، اگر بخواهیم اشتغال‌زایی افزایش یابد و… باید از صنعت و تولید حمایت کنیم. الزاماتی برای این حمایت نیاز است و دولت آینده باید در بخش دارویی بر سه محور تمرکز کند، ساختار و تشکیلات سازمان غذا و دارو، بیمه‌ها و پوشش بیماران و نیز الزامات صنعت دارو.»

دکتر عبده‌زاده در ادامه توضیح داد: «ساختار سازمان غذا و دارو به دلایل متعدد جوابگوی نیازهای فعلی دارویی کشور نیست، بخشی از مشکل به ضعف یا ناکارایی قوانین برمی‌گردد و بخشی هم نتیجه ساختار تشکیلاتی و بروکراتیک است که بستری برای صدور دستورالعمل‌ها و بخشنامه‌‌هایی متعدد از طرف مدیرکل‌ها، روسا و اداره‌های مختلف فراهم کرده و نتیجه آن ایجاد مانع و توقف در مسیر تولید است. بنابراین رئیس آینده سازمان غذا و دارو، وزیر بهداشت یا رئیس دولت باید روی اصلاح ساختار این سازمان تمرکز داشته باشند. نکته دوم درمورد سازمان غذا و دارو این است که به عنوان متولی مقررات‌ حوزه سلامت به جذب و آموزش نیروهای توانمند نیاز دارد ولی نداشتن چنین امکانی و حضور نیروها به شکل قراردادی، کوتاه‌مدت، مامور به خدمت و آمدن و رفتن آن‌ها باعث آسیب به بخش مقرراتی سازمان شده است.»

او در همین مورد اضافه کرد: «وقت آن رسیده است که برای انتصاب مدیران شاخصه‌های مدیریتی در نظر گرفته شوند و شرط اصلی قرار گرفتن یک مدیر، رئیس یا کارشناس به عنوان هدایت‌گر اصلی مجموعه داشتن برخی ویژگی‌ها و قابلیت‌های تخصصی در کنار پاکدستی و سایر معیارهاست تا بر این اساس نحوه جذب مدیران اصلاح شود. در عین حال باید این نکته را در نظر داشته باشیم که حذف ضوابط غیر مرتبط از وظایف سازمان غذا و دارو ضروریست مثلا صادرات در حیطه سازمان توسعه تجارت قرار دارد ولی تولیت آن با سازمان غذا و داروست، قیمت‌گذاری یک بحث مالی و تخصصی است و به کارشناسان اقتصادی در حوزه‌های مختلف نیاز دارد ولی در سازمان چنین ساختاری نداریم. در بخش ارزی نه تنها کارشناس نداریم حتی این مساله نیز وظیفه اداره دارو نیست و اضافه شدن چنین موارد غیرمرتبطی به وظایف فعلی سازمان، کار این مجموعه را سنگین‌تر کرده است.»

رئیس هیئت مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران، نارضایتی صنعت‌گران و تولیدکنندگان، بیمه‌ها، بیماران و… را نتیجه محول کردن وظایف متناقض به وزارت بهداشت دانست و تغییر چنین ساختاری با استراتژی‌های جدید را برای اصلاح شرایط ضروری عنوان و یادآوری کرد مشارکت ذینفعان در تصمیم‌گیری و نیز اجرا با برون‌سپاری بعضی امور، در اصلاح شرایط تاثیر به سزایی دارد.

دکتر محمد عبده‌زاده با اشاره به قیمت‌گذاری داروهایی که برای اولین بار در کشور تولید می‌شوند، مشابه برند اصلی هستند و بین ۳۰ تا ۴۰ درصد یا در بعضی موارد ۱۰ درصد آن قیمت می‌گیرند، این روش را به نفع بیماران و بیمه‌ها دانست و اضافه کرد: «شاید همین میزان ۲۰ تا ۳۰ درصد هم بالا به نظر بیاید ولی صنعت داروسازی بیشتر از این نمی‌تواند کمک کند و دولت برای کمک به بیمه‌ها و بیماران باید بودجه سازمان‌های بیمه‌گر را افزایش دهد. در غیر این صورت سرکوب قیمت می‌تواند به ورشکستگی صنعت منجر شود که نتیجه آن واردات بیشتر و ارزبری چند برابری برای کشور و هزینه چند برابری برای بیماران است. بنابراین دولت آینده باید روی بودجه سازمان‌های بیمه‌گر تمرکز ویژه‌ای داشته باشد و ضمن افزایش آن، تعداد اقلام زیر پوشش و درصد پوشش را نیز بالا ببرد. از آن‌جا که صنعت داروسازی متاثر از شرایط اقتصادی و تورمی کشور است و قیمت دارو خواه ناخواه تغییر می‌کند، چنین شرایطی نباید در میزان دسترسی و امکان بیماران برای تهیه دارو اثر منفی داشته باشد، بنابراین ساختارسازی به توجه ویژه نیاز دارد.»

به گفته دکتر عبده‌زاده بعد از سال‌های اولیه انقلاب توسعه صنعت داروسازی کاهش پیدا کرده است و در شرایط فعلی به دلیل قیمت بالای دلار تولیدکننده‌‌ها نمی‌توانند مجموعه‌های خود را نوسازی و دستگاه‌های خوب و با کیفیت اروپایی را اضافه کنند و به همین دلیل صنعت روز به روز مستهلک می‌شود. او تاکید کرد: «توجه به توسعه زیرساخت‌های صنعت داروسازی با کمک مشوق‌های مالیاتی و بیمه‌ای، تسهیلات کم‌بهره بانکی و روش‌های دیگر باید جزو اولویت‌های دولت آینده باشد. بخواهیم یا نخواهیم ارز تک ‌نرخی خواهد شد و تامین نقدینگی صنعت و افزایش حد اعتباری کارخانه‌های داروسازی نیز باید در اولویت‌ قرار بگیرد. از آن‌جا که وزارت بهداشت ساختار، ابزار و افرادی ندارد که تولیت صنعت را به عهده بگیرند، بهتر است این بخش زیرمجموعه وزارت صنعت و معدن باشد.»

رئیس هیئت مدیره سندیکا کاهش میزان صادرات به ۴۰ میلیون دلار را (که نیمی از آن به یکی دو شرکت بیوتک مربوط است) نوعی فاجعه برای صنعت داروسازی خواند و نیازمند توجه جدی دانست. او در همین مورد گفت: «سودآوری و پویایی صنعت با درآمدزایی آن مرتبط است، سودآوری صنعت را توانمند می‌کند و یکی دیگر از نتایجش تبدیل شدن شرکت‌ها به صادرکننده‌های موفق و نتیجه ضعیف نگه داشتن صنعت، کاهش توانایی کشور و افزایش واردات است. بنابراین حتی برای حمایت از بیمار باید قیمت تمام شده صنعت را کاهش دهیم. نمی‌توان انتظار داشت وقتی در کنار تمام هزینه‌ها و تورم، حقوق و دستمزد ۴۰ درصد افزایش پیدا کرده است، قیمت دارو ثابت بماند و تغییر نکند. از آن طرف تعرفه آی‌آر‌سی چند درصد بالا برود و دولت هزینه‌های چند برابری برای تولید ایجاد کند، یعنی در حالی که تولیدکننده باید برای همه اجزای تولید یک داروی خود هزینه‌های جداگانه بپردازد، در مقابل واردکننده فقط یک هزینه برای کل یک محصول وارداتی می‌دهد.»

دکتر محمد عبده‌زاده بسته بودن فهرست دارویی کشور را یکی از موانع توسعه صنعت داروسازی کشور، سد بزرگی بر سر راه شرکت‌ها و به‌ویژه مجموعه‌های دانش‌بنیان عنوان کرد و گفت: «شرکت‌هایی که با سرمایه اندک چند جوان راه‌اندازی شده‌ ولی بیش از دو سال منتظر ورود تولیدات‌شان به فهرست دارویی کشور مانده‌اند، با ادامه این روند کارشان به تعطیلی کشیده خواهد کشید. ما برای توسعه صنعت نیازمند ساختارسازی و تفکر جدید در وزارت بهداشت و نگاه متفاوت به بخش بیمه و بیماران هستیم.»

دولت بعدی به توسعه، نوآوری و خلق ثروت در صنعت دارو توجه کند

دکتر عباس کبریایی‌زاده؛ رئیس هیئت ‌مدیره سندیکای تولیدکنندگان مکمل‌های رژیمی غذایی ایران ابتدای صحبتش لازم دانست ویژگی‌های حکمرانی خوب را برشمرد و به دولت آینده یادآوری کند. به باور او حکمران خوب بسترهایی فراهم می‌کند که فردای یک جامعه بهتر از امروزش باشد. دکتر کبریایی‌زاده در همین مورد گفت: «ما در بسیاری از حوزه‌های سلامت غبطه گذشته و فرصت‌های از دست رفته را می‌خوریم و اگر دولت آینده می‌خواهد حکمران خوبی برای مردم و آینده کشور باشد، باید مسئولیت خودش را به عهده بگیرد و به نحو احسن انجام دهد. ما شاهد مسئولیت‌گریزی در ساختار سیاسی هستیم که باعث شده است نوعی درجا زدن در سیستم دارویی کشور ببینیم و غبطه وضعیت و شرایط رو به جلوی ده‌های ۶۰ و ۷۰ و حتی بخش‌هایی از دهه ۸۰ را بخوریم. دوم این‌که به اعتقاد من دولت پلیس مردم نیست، سیاست‌گذاری است که باید با در پیش گرفتن راهکارهای درست تمام ظرفیت‌های ملی برای توسعه و دستیابی به آینده بهتر رقم بخورد. بنابراین از دولت آینده انتظار داریم این امر را محقق کند و برای دستیابی به زمینه‌های مشارکت بیشتر سندیکاها، انجمن‌ها، ذینفعان و… را فراهم نماید.»

به گفته رئیس هیئت‌ مدیره سندیکای تولیدکنندگان مکمل‌های غذایی و دارویی این روزها به طور محسوس نوعی قهر نانوشته بین سندیکاها و دولت وجود دارد که این شرایط باعث شده است دولت به شدت از حکمرانی خوب فاصله بگیرد. او در ادامه افزود: «دولت خوب باید عملکرد شفاف داشته باشد در حالی که سال‌هاست شفافیت لازم در اطلاعات و آمار دارویی نداریم که نتیجه آن رانت‌جویی، رانت‌خواهی و رانت‌خواری است و دولت آینده باید عزمش را برای شفاف کردن جریان اطلاعات جزم کند. همچنین برای این‌که بتواند آینده بهتری برای کشور رقم بزند باید متناسب و حتی جلوتر از کشورهای مشابه، باید بسترهای لازم را برای نوآوری و خلاقیت را فراهم آورد. با ادامه روند فعلی فرصت‌های موجود را از دست می‌دهیم چون ایران عضو سازمان تجارت جهانی نیست و می‌تواند از این فرصت به عنوان بالاترین امتیاز توسعه در میان کشورهای در حال توسعه مانند برزیل، ترکیه استفاده کند، ولی سیاست‌های تنگ نظرانه این فرصت را از صاحبان دانش، فن‌آوری و صنعت می‌گیرد.»

دکتر عباس کبریایی‌زاده پیش‌بینی پذیر بودن را یکی دیگر از معیارهای دولت خوب عنوان کرد، دولتی که مرتب آیین‌نامه عوض نمی‌کند، بخشنامه‌های مکرر نمی‌نویسد و مانع حرکت در مسیر تولید نمی‌شود، بلکه تلاش می‌کند با دستورالعمل‌های درست امکان پیشرفت و توسعه و قابلیت پیش‌بینی و برنامه‌ریزی را برای فعالان اقتصادی  صنعتی فراهم سازد. او هم‌گرا بودن تمام ارکان دولت برای رسیدن به هدف مشترک در توسعه و آینده بهتر را ضروری دانست و افزود: «در حال حاضر به طور مشخص شاهد نوعی واگرایی بین نهادها و سازمان‌های دولتی هستیم و مثلا گمرک، وزارت بهداشت، وزارت صمت و… هر کدام مسیر خودشان را می‌روند که سرعت تولید را کاهش می‌دهند و مساله‌ساز هستند؛ مثال ساده در این زمینه هزینه وزن خالص و ناخالص محموله‌های دارویی است که به یک چالش برای داروسازان تبدیل شده است.»

رئیس هیئت ‌مدیره سندیکای تولیدکنندگان مکمل‌ها دو ویژگی دیگر برای حکمران خوب که جزو انتظارات صنعت‌گران است را این‌طور عنوان کرد: «دولت خوب جامعه خلاق و ثروت‌آفرین کشور را از نظر جسمی و روانی خسته نمی‌کند در حالی‌که امروز تولیدکنندگان و صاحبان مشاغل از عملکردها خسته‌اند. دولت آینده باید این مساله را در نظر داشته باشد و انتظار ما این است به جای مانع شدن بر سر راه تولید و صنعت، برای این حوزه فرصت‌آفرینی کند. یکی از فرصت‌هایی که در این سال‌ها به شکل تاسف‌باری از دست دادیم، بازار صادراتی در عراق، افغانستان و کشورهای دیگر بود، در حالی که سال‌های ابتدایی دهه هشتاد میزان آن به ۲۰۰ میلیون دلار در سال رسیده بود. با کمال تاسف امسال میزان صادرات دارویی ما به ۸۰ میلیون دلار هم نرسید و امیدواریم حکمرانی خوب را در ذات و عمل دولت آینده ببینیم.»

دکتر کبریایی‌زاده ضمن ذکر این نکته که مدیریت در دنیای امروز یک علم است، ابراز امیدواری کرد کسانی که می‌خواهند امور مردم و کشور را در طول چهار سال آینده به دست بگیرند و جامعه را مدیریت و هدایت کنند، آگاه به سیاست‌گذاری و شجاع برای اجرای سیاست‌های درست باشند. او در ادامه افرود: «انتظار من به عنوان یک معلم دانشگاه و فعال حوزه صنعت این است که سیاست‌گذاران آینده سعی کنند آگاهی لازم را به دست آورند و تجربیات جهانی و مستندات موجود در بخش‌های مختلف را به کار گیرند. ایران جزو کشورهایی است که تمام ظرفیت‌های لازم برای توسعه بخش دارو را دارد ولی سرعت و عمق فعالیت‌ها پایین آمده است و امیدوارم دولت بعدی به این مساله توجه بیشتری داشته باشد.»

او فعالیت و پیشرفت تولیدکنندگان مکمل را طی کمتر از یک دهه مثال زد و گفت: «تا ده سال قبل، ۸۰ درصد مکمل‌های مورد نیاز وارد می‌شد و در حال حاضر همین میزان یا بیش از آن در داخل کشور تولید می‌شود. توسعه صنعت تولید مواد اولیه و نیز داروهای بیوتک نتیجه سیاست‌هایی بود که در دهه هشتاد پیش گرفته شد و دستاوردش پیشرفت کشور در این دو حوز بود. بنابراین انتظار می‌رود دولت بعدی به رکود در توسعه، نوآوری و خلق ثروت در صنعت دارو توجه کند و بتواند آینده بهتری در حوزه‌های مرتبط برای مردم رقم بزند.»

نگاه دولت به صنعت داروسازی باید اصلاح شود

دکتر فریدون مهبودی؛ عضو هیئت‌ مدیره انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان محصولات بیوتکنولوژی پزشکی ایران

صحبت خودش را با اشاره به مشکلات معمول صنعت دارو در مورد قیمت‌گذاری، چالش‌های ارز ۴۲۰۰ تومانی، واردات داروهای مشابه تولید داخل، حمایت نشدن از تولید، آغاز ولی یادآوری کرد: «نکته‌ای در ایران به اشتباه جا افتاده و این است که دارو را به عنوان یک نیاز اولیه جامعه دیده می‌شود، در حالی که دارو یک صنعت به حساب می‌آید و دولت‌ها باید بدانند هر چند دارو نیاز است ولی در کشورهای پیشرفته به آن نگاه صنعت داند و در قیمت‌گذاری بالا یا پایین بودن هزینه برای مصرف‌کننده معیار اصلی نیست. تاثیر چنین رویکردی بر درآمد ناخالص ملی کشور دیده می‌شود و افزایش این درآمد، ثروتمند شدن کشور و مردم را در پی دارد.» دکتر مهبودی آمریکا را مثال زد که تولیدکننده گران‌ترین داروهای جهان است و یادآوری کرد دارو می‌تواند قیمت بالا بگیرد ولی سوبسید به مصرف‌کننده داده شود.

او مشکل قیمت‌گذاری را زیرمجموعه نوع نگاه به داروسازی دانست و تاکید کرد اگر مسئولان به این حوزه نگاه صنعتی داشته باشند، مشکلاتش را نوع دیگری می‌بینند و توضیح داد: «نمی‌توان به یک بخش صنعت سوبسید ریالی داد و به بخشی نداد، نمی‌توان پا روی گردن تولیدکننده گذاشت که قیمت را بالا یا پایین بیاورد. با نگاه صنعتی به دارو، مردم از بالا رفتن قیمت نگران نمی‌شوند به شرط آن‌که در درآمد ناخالص ملی و توسعه صنعتی کشور تاثیرگذار باشد. در واقع مصرف‌کننده نهایی هزینه لازم را از طریق بیمه تامین می‌کند و بر همین اساس از دولت آینده انتظار داریم جایگاه‌ها به درستی تعریف شود چون با صنعت شناختن دارو، مسئولان اجرایی کشور کمیته حمایت از تولید تشکیل نمی‌دهند در حالی که هیچ نماینده‌ای از صنف داروسازی در آن شرکت نداشته باشد.»

دکتر مهبودی در همین مورد به فهرست دارویی اشاره کرد و گفت: «وقتی داروسازی  به عنوان صنعت دیده شود، یک داروی گران قیمت هم در فهرست دارویی کشور قرار می‌گیرد و با رویکرد صادراتی یک منبع مالی دیده می‌شود که می‌تواند برای کشور درآمد ارزی ایجاد کند. در چنین شرایطی مکانیزم حمایت از بیمار و مصرف‌کننده نیز پیش‌بینی شده است. در حال حاضر حمایت از مصرف‌کننده را داریم ولی حمایت دولتی از داروسازی صفر است و ما هم هیچ کاری جزو صدور پروانه و مجوز تاسیس اولیه از طرف وزرات صنعت نمی‌خواهیم ولی با تغییر نگاه، می‌توان بخش زیادی از مشکلات را حل کرد.»

عضو هیئت ‌مدیره انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان محصولات بیوتکنولوژی پزشکی ایران اجرای صحیح قانون را یکی دیگر از مطالبات این مجموعه از دولت آینده عنوان و یادآوری کرد: «در قانون به وضوح مشخص شده است که اعضای کمیسیون ماده ۲۰ باید چه کسانی باشند و نمی‌توان نمایندگان بخش‌های مختلف به صورت انتصابی معرفی کرد و ما چیزی فراتر از اجرای چنین قانون‌هایی ‌نمی‌خواهیم. یک نکته دیگر به سازمان غدا و دارو مربوط است که در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته زیرمجموعه وزارت بهداشت نیست و به صورت مستقل فعالیت می‌کند. زمانی در ایران هم این سازمان استقلال داشت و مطالبه دیگر ما خروج آن از زیرمجموعه وزارت بهداشت و فعالیت مستقل است.»

تا وقتی مشکلات ساختاری کشور حل نشود، نمی‌توانیم به نتیجه مطلوب برسیم. دکتر مهبودی ضمن بیان این نکته گفت: «صنعت دارو حامی ندارد، وزارت بهداشت مصرف‌کننده تولیدات این بخش است و هیچ وقت نمی‌تواند حامی باشد. ساختار فعلی حتی جدای از بحث دارو غلط است چون وظیفه اصلی این وزارتخانه باید ارتقاء سلامت کشور باشد و فقط در موارد مرتبط با این حوزه دخالت کند ولی در کشور ما وزارت بهداشت نگران قیمت داروست. یکی دیگر از وظایفی که به دلیل شرایط خاص ابتدای انقلاب و کمبود تهداد پزشگان بر عهده وزارت بهداشت قرار گرفت، آموزش نیروهای درمانی بود و همچنان آن روند ادامه دارد. نیاز است که ساختار وزارت بهداشت و به تبع آن سازمان غذا و دارو به اقتضای قرن ۲۱ تغییر کند و باید یکی از کارهای اصولی دولت آینده تغییر شرایط و برگشتن وظایف اصلی این وزارتخانه باشد.»

عضو هیئت ‌مدیره انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان محصولات بیوتکنولوژی پزشکی ایران، افزایش درآمد کشور و مردم را جزو وظایف دولت بیان کرد و در همین راستا ارتقای صنایع دانش‌بنیان نیز بخشی از این مسئولیت‌ها دانست ولی گفت عملا وزارت بهداشت به عنوان بخشی از دولت با سیاست‌های غلط (مانند قیمت‌گذاری دارو) درآمد کشور و اشتغال‌زایی را کاهش می‌دهد. دکتر مهبودی به روز نشدن و فیزیکی بودن سیستم اداری حوزه درمان را یکی دیگر از ایرادهای فعلی عنوان کرد و تغییر زیرساخت‌ها را برای اصلاح آن ضروری دانست.

دولت سازمان‌های تصمیم‌گیرنده درمورد صنعت دارو را کاهش دهد

دکتر مرتضی خیرآبادی؛‌ عضو هیئت مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران، صحبت خود را درباره حوزه بازرگانی شرکت‌های دارویی آغاز کرد و گفت: «حدود پنج تا شش سازمان و نهاد مهم کشور برای تولید مواد اولیه یا واردات ملزومات دارویی دخالت دارند و در زمینه قیمت‌گذاری نیز که مهم‌ترین معضل ماست، سه وزارت‌خانه و سازمان اعمال نظر می‌کنند. از طرفی در یک سال گذشته قانون فاصله ۱۲۰ کیلومتری سازمان محیط زیست اجرایی شده است و اجازه هیچ توسعه‌ای به شرکت‌های دارویی در فاصله نزدیک‌تر از این محدوده داده نمی‌شود. بنابراین جمع سازمان‌هایی که قوانین و تصمیم‌های آن‌ها روی عملکرد صنعت دارو موثر است به ۲۰ سازمان و وزارت خانه می‌رسد.»

به گفته دکتر خیرآبادی تنها راه حل موجود این است که دولت آینده آیین‌نامه مشترکی برای مشخص کردن میزان و حق اظهار نظر و دخالت این سازمان‌ها و نهادها درمورد دارو ارائه دهد. او در همین مورد افزود: «ما نیازمند یک مصوبه در هیات وزیران هستیم که یک بار برای همیشه وظیفه این بیست مجموعه را درمورد دارو تعریف و مشخص کند تا هر وزارتخانه یا نهادی به طور جداگانه برای کل صنعت دارو تصمیم نگیرد، اتفاقی که الان می‌افتد بدون آن‌که نظر فعالان صنعت و ذینفعان پرسیده شود.»

 

بخش عمده مشکلات صنعت دارو، معلول یک مشکل اصلی است

دکتر محمود نجفی عرب؛ عضو هیئت مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران، شرایط فعلی را معلول عواملی دانست که باید به آن‌ها پرداخته شود چون در بعضی موارد یک عامل، علت اصلی تمامی معلول‌های زیرمجموعه است و با حل آن خیلی از موارد مرتبط خود به خود حل می‌شود. دکتر نجفی عرب در  این مورد گفت: «بعد از این همه سال سازمان غذا و دارو باید به عنوان یک سازمان مستقل و متولی مقررات فعالیت کند. سازمان استاندارد به همین دلیل و با چنین رویکردی و برای آن‌که دخالتی در کمیته نداشته باشد به عنوان یک سازمان مستقل ولی زیرمجموعه سازمان برنامه و بودجه فعالیت می‌کند. در واقع کسی که مسئول تامین بازار است نمی‌تواند خودش هم قانون‌گذار و نظارت کننده بر مقررات باشد. آن‌چه باید ما از دولت آینده تقاضا داریم سازمان غذا و داروی کشور مانند سایر کشورها مانند اف‌دی‌ای باشد که نظارت بر کیفیت وظیفه اصلی‌شان به حساب می‌آید.»

دکتر نجفی عرب مشکلات و چالش‌های صنعت دارو را بین حوزه‌های مختلف مانند صنایع آرایشی و بهداشتی، تولیدکنندگان مواد غذایی و… مشترک دانست و راه حل را در همکاری مشترک این مجموعه‌ها عنوان کرد و توضیح داد: «این مجموعه‌ها تولیدکنندگان کالاهای سلامت محور هستند و هم‌صدایی آن‌ها می‌تواند حرف مشترک‌شان را در دولت پیش ببرد، به ویژه آن‌که بعضی مشکلات به قانون جدید نیاز ندارد و می‌شود با روش‌های ساده آن‌ها را حل کرد. در بعضی موارد که به قانون نیاز است مانند مسائل مرتبط با کمیسیون ماده ۲۰، تضاد منافع نهادهای دولتی چالش آفرین شده است. بنابراین در کنار استقلال سازمان غذا و دارو به عنوان تعیین کننده مقررات و ناظر کیفیت، هم‌صدایی و هم‌گرایی در کالاهای سلامت و محور هم باید پیگیری شود. این روش می‌تواند با تقویت تولیدکنندگان، صدای آن‌ها را بلندتر کند تا مسیر اصلاحات پیش برود.»

او در پایان صحبتش یادآوری کرد تولید داروهای دامی یکی دیگر از حوزه‌های مرتبط با داروست که قوانین آن از طرف سازمان دامپزشکی تدوین می‌شود ولی هم‌پوشانی زیادی با داروهای انسانی دارد که باید به ان توجه شود و در مجموع برای اصلاح شرایط باید نگاهمان توسعه‌محور، با توجه به مردم و حوزه بهداشت و درمان باشد.

لزوم کاهش تصدی‌گری و حضور دولت در تمام بخش‌‌های زنجیره دارو

دکتر سید ابراهیم هاشمی؛ رئیس هیئت ‌مدیره انجمن شرکت‌های پخش دارو ضمن تشکر از سندیکا برای برگزاری این نشست مهم‌ترین نکته مرتبط با حوزه دارو را مداخلات دولتی عنوان کرد و توضیح داد: «بزرگ‌ترین بخش زنجیره تامین داروی کشور هلدینگ‌های دولتی هستند و حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد تولید را شامل می‌شود، قانون‌گذاری، قیمت‌گذاری، نظارت بر تولید، توزیع و سایر حوزه‌ها، دولتی است و در بخش توزیع هم حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد بازار در اختیار پخش‌های دولتی قرار دارد. در بخش خرید نیز بالای ۵۰ درصد بیمارستان‌های دولتی هستند و در بخش خصوصی نیز بزرگ‌ترین خریدار بیمه است که باز هم به دولت برمی‌گردد؛ بنابراین ساختار کاملا دولتی و بزرگ‌ترین مشکل سیستم است. همین شرایط باعث می‌شود در حالی‌که هزینه‌های مختلف مجموعا امسال تا ۶۰ درصد افزایش پیدا کرده است، عملا بازار دارویی با توجه به نرخ ارز فقط ۲۵ درصد رشد داشته باشد.»

او در ادامه با اشاره به مطالبه بالای ۱۳۰۰ میلیارد تومانی شرکت‌های پخش از دانشگاه‌های علوم پزشکی که بعضی از آن‌ها به هشت ماه یا بیشتر برمی‌گردد، گفت: «هیچ نهادی حتی یک ریال به ما خسارت نمی‌دهد ولی از آن طرف کافی است در مالیات یا بیمه یک ریال بدهی داشته باشیم که حتی جرائمش محاسبه می‌شود. بنابراین یکی از مطالبه‌های اصلی ما از دولت آینده این است که چنین قوانینی را دو طرفه اعمال کند و جریمه‌ها فقط شامل حال بخش خصوصی نشود. قواعد باید دو طرفه اعمال و مثلا جریمه‌ دیرکرد پرداخت‌ها را برای سازمان‌های دولتی مانند بیمه‌ها، دانشگاه‌ها و… نیز در نظر گرفته شوند تا همه مکلف باشند در یک ساختار درست فعالیت کنند. از طرف دیگر تصدی‌گری دولت در مالکیت و تولید طبق اصل ۴۴ قانون اساسی به بخش خصوصی واقعی واگذار شود، نه این‌که به خصولتی‌ها یا از این سازمان به آن سازمان فروخته شود. وزارت‌خانه و مجموعه دولت به ساختار حاکمیتی خود بپردازد که مقررات، سیاست‌گذاری و نظارت است، با قیمت‌گذاری غیرمنطقی یک‌طرفه به تولید و بخش خصوصی فشار نیاورد و جلوی کسب و کار را نگیرد.»

رئیس هیئت ‌مدیره انجمن شرکت‌های پخش دارو در ادامه پرسشی مرتبط با کرامت مردم مطرح کرد و گفت: «آیا شان و جایگاه مردم ما این است که بسیاری از خدمات نوین دنیا را حتی کمتر از ظرفیت‌های کشور دریافت کنند؟ چه کسی این اجازه را به بعضی نهادهای دولتی می‌دهد که وقتی امکان تولید بعضی داروها در کشور وجود دارد، مانع آن شوند؟ شوراهای سیاست‌گذاری این حوزه از نظرات کارشناسی انجمن‌ها و سمن‌های دولتی استفاده نمی‌کنند، باید تفکیک وظایف داشته باشیم و اجازه دهیم بخش خصوصی که دغدغه کیفیت دارد، بیشتر و بهتر در این حوزه فعالیت کند.»

دولت جدید قوانین زائد و مانع تولید را حذف کند

دکتر جعفر میرفخرایی؛ دبیر انجمن تولید‌کنندگان داروها و فرآورده‌های گیاهان دارویی، حضور همه جانبه تمام نقش آفرینان صنعت و تولید در تصمیم‌گیری های دولتی را برای پیشبرد اهداف تولیدی مهم دانست و گفت: «اصل ۴۴ قانون اساسی مبنی بر کاهش تصدی‌گری دولت به ویژه در حوزه نظارت و قیمت‌گذاری تاکید دارد و با گذشت چند سال هنوز این اصل مهم کاملا اجرایی نشده است، دولت آینده برای کمک به تولید باید اجرای آن‌را بیش از پیش در نظر داشته باشد.

از طرف دیگر بعضی مقررات وضع شده نه تنها کمکی به تولید نمی‌کنند که مانع آن نیز هستند و با توجه به نام‌گذاری امسال به عنوان سال مانع‌زدایی در تولید، باید در این نوع قوانین و مقررات بازنگری شود.»
دکتر میرفخرایی در ادامه ابراز امیدواری کرد: «دولت آینده این قوانین دست و پا گیر را از سر راه صنعت بردارد تا گام مهمی در مسیر پیشرفت و توسعه باشد. در این زمینه باید توجه داشته باشیم حتی اگر در قانون اساسی مواردی وجود داشته باشد که با شرایط و ساختارها تعارض قرار بگیرد، با اضافه کردن متمم آن‌را اصلاح می‌کنند، بنابراین حذف قواعد و دستورالعمل‌های زائد برای دولت کار سختی نیست.»

توجه به سازمان‌های مردم‌نهاد یکی از ارکان مردم‌سالاری است

دکتر سید علی فاطمی؛‌ نایب رئیس هیئت ‌مدیره انجمن داروسازان ایران، ابتدای صحبت خود با اشاره به فضای فعلی و این‌که در آستانه انتخابات نقش و اهمیت مردم یکی از مورادی است که همه کاندیداها روی آن تاکید دارند و از مردم‌سالاری در دولت آینده خود می‌گویند که در قانون نیز بر مردم‌سالاری تاکید شده است. او در ادامه گفت: «یکی از ارکان مردم‌سالاری انجمن‌ها و مجموعه‌های مردم‌نهاد هستند و بدون شک یکی از خواسته‌های مهم ما اثرگذاری سازمان‌ها و تشکل‌های مردمی و توجه به نظر آن‌ها در تصمیم‌ گیری‌ها و تصمیم‌ سازی‌های دولتی است که بخش‌های مختلف صنعت دارو نیز جزو آن‌ها هستند. هر چند الان کاندیداها در این مورد زیاد می‌گویند، ولی در عمل خیلی از موارد محقق نمی‌شود. بر اساس قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار به صراحت نهادهای دولتی مکلف شده‌اند که نظر مجموعه‌های مردم نهاد را بگیرند و به آن توجه کنند.»

نایب رئیس هیئت‌ مدیره انجمن داروسازان ایران با اشاره به این‌که بیشتر صحبتش درمورد آخرین حلقه زنجیر تامین داروست که این کالا را در اختیار مردم می‌گذارد، دو اتفاق مثبت و منفی مرتبط با داروخانه‌ها در سال گذشته را نیز بیان کرد و گفت: «قانونی شدن تعرفه خدمات داروسازان و به رسمیت شناخته شدن آن در مجلس باعث همگرایی در داروخانه‌ها شد اما ابلاغ آیین‌نامه تاسیس داروخانه‌‌ها و حذف بندهای مربوط به حد نصاب جمعیت و فاصله از طرف دیوان عدالت اداری بدون نظرخواهی از داروسازان و تشکل‌های مرتبط تمام زحمات مدیران این حوزه را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. در حالی که سال‌ها تلاش شد تا داروخانه‌ها به شکل موسسات پزشکی حفظ شوند و به عنوان محل کسب دیده نشود، همان‌طور که نباید انحصاری در این زمینه وجود داشته باشد، نبودن محدودیت هم باعث حضور افراد غیرمتخصص و غیرداروسازی در این حوزه خواهد بود.»

او تبعات ضابطه جدید را این‌طور توضیح داد: «با این حال در آیین‌نامه جدید همه امتیازهای لازم برای تاسیس داروخانه در یک روز و بدون مدرک و سابقه کاری، در دسترس افراد سرمایه‌گذار خواهد بود که نتیجه آن شکل گرفتن داروخانه‌های زنجیره‌ای و پایان فعالیت داروخانه‌های خصوصی است و تبعات زیادی برای مردم و حرفه داروسازی خواهد داشت. پایین آمدن انگیزه داروسازان برای فعالیت در این رشته و خدمت‌رسانی در مناطق محروم به مردم و جامعه نیز آسیب می‌زند.»

دکتر فاطمی یادآوری کرد داروسازان و داروخانه‌ها در آخرین بخش زنجیره تامین به طور مستقیم با مردم در ارتباط هستند و مشکلات و کمبودها را در این بخش با پوست و استخوان حس می‌کنند. تاخیر بیمه‌ها به داروخانه‌ها نیز تحمیل می‌شود و از طرف دیگر دولت و سازمان‌های بیمه برای اجرایی کردن نسخه‌های الکترونیک برای پزشکان مشوق‌های مالی در نظر گرفتند ولی رویکردشان به داروخانه‌ها کاملا متفاوت بود. او در همین مورد افزود: «با روش‌های مستقیم و غیرمستقیم پذیرش نسخه‌های الکترونیک الزامی شد ولی در گام بعدی تعداد نسخه‌هایی که نیاز به تایید دارد، بیشتر شد که باید در سامانه‌های بیمه و تامین اجتماعی ثبت شود. در واقع با این کار داروخانه‌ها به جای پزشکان درگیر ثبت نسخه‌های الکترونیک شده‌اند. سازمان‌های بیمه‌گر با حذف دفترچه‌های درمانی سالانه چندین میلیارد تومان صرفه‌جویی می‌کنند ولی عملا داروخانه هم کار نسخه‌پیچی الکترونیک و هم پیگیری‌ در مواردی که صرفا یک کد ملی و کد بیمه در یک کاغذ نوشته شده، به عهده داروخانه گذاشته شده است.»

نایب رئیس هیئت‌ مدیره انجمن داروسازان ایران از وعده پرداخت بهتر و به موقع مطالبات داروخانه‌ها در مقابل این وظایف، خبر داد که عملا بیش از دو ماه عملی نشد و آخرین پرداختی سازمان‌های بیمه به ۶ ماه بعد برمی‌گردد. در واقع سازمان‌های بیمه و پزشکان وظیفه خودشان را در این زمینه به داروخانه‌‌ها محول کرده‌اند. از طرف دیگر با این‌که سال گذشته تعرفه ثبت نسخه‌های الکترونیک برای داروخانه‌ها جزو وظایف بیمه‌ها تعریف شده ولی در سال جدید عملی نشده است. او در پایان ابراز امیدواری کرد دولت آینده به داروخانه‌ها و سازمان‌های پزشکی مردم‌نهاد توجه بیشتری داشته باشد.

 

لزوم واگذاری بعضی اختیارات دولتی به سندیکاهای دارویی

مهندس حمید علیپور؛ عضو علی‌البدل سندیکای تولیدکنندگان مواد شیمیایی، دارویی و بسته بندی دارویی، ابتدای صحبتش متمرکز شدن تمامی حوزه‌های تصمیم‌گیری و مرتبط با صنعت دارو در مجموعه وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو را یکی از چالش‌های فعالان این حوزه عنوان کرد و ادامه داد: «وزارت صمت و زیرمجموعه‌‌های آن مانند سازمان توسعه تجارت درگیر موارد مرتبط با صنعت دارو نیستند و من به عنوان یک صادرکننده با چالش‌های زیادی روبه‌رو هستم که بعضی از آن نتیجه تصمیم‌های نامناسب در زمینه صنعت است. از طرف دیگر بسیاری از قوانین، مقررات و آیین‌نامه‌هایی که برای حمایت از مجموعه های صنعتی تدوین شده‌اند در شرایط سخت اقتصادی، تحریم و کرونا مورد توجه قرار نمی‌گیرند و این مساله می‌تواند یکی از مطالبات به حق سندیکاها و انجمن‌های حوزه صنعت دارو باشد.»

مهندس علیپور با یادآوری فعالیت مجموعه‌های مختلف در صنعت دارو، یکی از نکات مهم را اتفاق نظر تولیدکنندگان و صنعت‌گران دارو در مباحث و منافع مشترک دانست و گفت: «نشست اخیر نیز بر این مساله تاکید شد و امیدواریم این دو سندیکا زبان گویایی برای انتقال مطالب و مسائل باشند و دولت‌مردان  بخشی از اختیارات خودشان را به نمایندگان ان‌جی‌اوها، سندیکاها و انجمن‌هایی واگذار کنند که می‌توانند متولیان صنعت و مجموعه دارویی کشور باشند.»

 

اهمیت سلامت مردم، صنعت دارو را استراتژیک کرده است

رئیس هیئت مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران در پایان صحبت خود یادآوری کرد داروی یک کالای استراتژیک است پس صنعت آن نیز استراتژیک است و چنین حوزه‌‌ای به حمایت ویژه از طرف دولت‌ها نیاز دارد. و در ادامه توضیح داد: «در واقع سلامت مردم و جان آن‌ها مساله‌ای استراتژیک است و اهمیت کار ما به دلیل خدماتی است که به آن‌ها ارائه می‌شود. مواردی در این نشست پیشنهاد داده شد که اولین آن‌ها حکمرانی خوب و شفافیت در عمل و اطلاعات است. دومین نکته اصلاح ساختار سازمان غذا و دارو در شرح وظایف، چارچوب‌های تشکیلاتی و نیز تعریف وظایف متناقضو متضادی است که به آن محول شده، ضرورت توجه به توسعه زنجیره تامین دارو در همه قسمت‌ها از ماده اولیه تا محصول نهایی و پخش و داروخانه‌ها، ضرورت مشارکت ذینفعان و انجمن‌های مرتبط در تصمیم‌گیری‌های دولتی، لزوم توجه به تمام اعضای زنجیره، اهمیت شرکت‌های دانش‌بنیان، ایجاد ابزار و امکانات قانونی و نیروی انسانی تولیت صنعت دارو، اصلاح وضعیت قیمت‌گذاری، اضلاح ساختار کمیسیون‌ها و توجه به برون‌سپاری، انتظار اعمال درست اساس‌نامه سازمان غذا و دارو، اهمیت و ضرورت همدلی و هم‌گرایی همه اعضای زنجیره جدای از مطالبه‌های ما از دولت، اهمیت سازمان مقرراتی قدرتمند با عملکرد شفاف»

همه ما جدای از بحث دولت‌ها یک وظیفه داریم و برای کمک به پیشبرد این اصلاحات، باید با قانون‌مداری، اخلاق‌‌مداری و مطالبه‌گری نیازهایمان را به گوش مسئولان برسانیم و محدودیت‌ها و معذوریت‌های مدیران و مسئولان را در شرایط خاص زمانی در نظر بگیریم. نتیجه قدم برداشتن ما در مسیر پیشرفت به کشور و مردم می‌رسد و امیدوارم شاهد شکوفایی و بهبود شرایط کشور باشیم.

 

 

 

 




لزوم رعایت استانداردهای نگهداری فرآورده‌های آرایشی و بهداشتی از گمرک تا داروخانه

 

شوینده‌های بدن مانند صابون و شامپو، کرم‌ها و لوازم آرایشی جزو محصولات سلامت محور هستند که با مقررات و نظارت متفاوت سازمان غذا و دارو تولید می‌شوند ولی در انتهای زنجیره و هر چه به مصرف‌کننده نهایی نزدیک‌تر می‌شوند، احتمال خروج آن‌ها از زنجیره نظارتی بالا می‌رود. از آن‌جا که چنین کالاهایی در فروشگاه‌ها و سوپرمارکت‌ها نیز به فروش می‌رسند، حتی ممکن است خیلی زودتر و در مرحله پخش نیز نظارت از روی آن‌ها برداشته شود. در واقع محصولات آرایشی و بهداشتی تا زمانی که در زنجیره کارخانه تا داروخانه هستند، رصد می‌شوند و در پخش‌های عادی این امکان از بین می‌رود. از طرف دیگر مرحله پیش از تولید، یعنی حمل و نقل مواد اولیه وارداتی و انبارش و ترخیص آن‌ها در گمرک نیز بخشی از زنجیره به حساب می‌آید که تحت نظارت نیست.

در گفت‌وگو با دکتر  سامان احمد نصرالهی؛ معاون پژوهشی مرکز تحقیقات پوست و جذام درباره استانداردها و نکات کلیدی نگهداری فرآورده‌های آرایشی و بهداشتی از مرحله پیش‌تولید تا عرضه به مصرف‌کننده نهایی را بررسی کرده‌ایم.

 

  • دلیل اهمیت روش نگهداری و حمل و نقل فرآورده‌های آرایشی و بهداشتی و چگونگی نگهداری آن‌ها در زنجیره تامین چیست؟

یک نکته مهم درباره دوام و پایداری محصولات آرایشی و بهداشتی و حتی مواد خوراکی و بسیاری کالاهای دیگر این است که صرف تاریخ انقضا تضمین و تعیین کننده حفظ کیفیت یا اثربخشی فرآورده نیست و اگر یک محصول در شرایط مناسب نگه‌داری نشود، در معرض نور مستقیم آفتاب یا رطوبت باشد، خیلی زودتر منقضی خواهد شد. شرکت‌های آرایشی و بهداشتی هنگام تولید یک فرآورده بر اساس مطالعات پایداری توصیه‌هایی درباره محصول خود دارند، مثلا می‌گویند دور از نور مستقیم آفتاب، در دمای زیر ۳۰ درجه سانتی‌گراد یا در یخچال نگه‌داری شود، رطوبت محیط چطور باشد، پس از باز کردن چه مدت قابل استفاده است و… این موارد از طرف تولیدکننده مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. از طرفی امکان بر هم‌کنش‌ مواد داخلی یک محصول آرایشی و بهداشتی وجود دارد، یک برهم‌کنش می‌تواند بین مواد فعال و جانبی باشد و با یکدیگر واکنش شیمیایی نشان بدهند که طبیعی نیز هست و در بعضی موارد ممکن است مواد محصول با مواد ظرف حاوی محصول مثل پلاستیک، تیوب، رنگ بسته‌بندی و… نیز برهم‌کنش داشته باشند. این اتفاق می‌تواند برای مواد اولیه یا محصول نهایی بیفتد و اگر دما، رطوبت، نور مستقیم آفتاب، حضور اکسیژن، هم به عنوان عوامل تشدیدکننده وجود داشته باشند، سرعت فعل و انفعلات شیمیایی را بالا می‌برد.

بنابراین شیوه نگهداری کرم و هر نوع محصول آرایشی و بهداشتی در بخش‌های مختلف زنجیره توزیع، مثل پخش، داروخانه، عمده ‌فروشی‌ها، فروشگاه‌های کوچک و بزرگ، سوپرمارکت‌ها و حتی هنگام حمل و نقل مهم است چون می‌تواند روی این برهم‌کنش و فعل و انفعال‌ها تاثیرگذار باشد و از مرحله ورود ماده اولیه تا فروشگاه و محل عرضه محصول، باید با این نگاه بررسی شوند.

  • سرآغاز این زنجیره که باید نظارت و کنترل شود، کجاست؟

اولین نکته‌ای که باید در نظر داشته باشیم شرایط نگهداری مواد اولیه مورد نیاز شرکت‌هاست، بنابراین مخاطب این بخش بازرگانان و تاجرانی هستند که مواد اولیه را وارد و انبار می‌کنند و در مرحله بعد خریداران و کارخانه‌های تولیدی قرار می‌گیرند. تولیدکننده باید بداند آیا شرایط نگهداری موادی که خریده می‌شود، بر اساس توصیه‌های سازنده اولیه بوده است یا خیر؟ امکان دارد ماده‌ اولیه قبل از خرید، مدت زیادی روی عرشه کشتی، در گمرک، انبار واردکننده و… مانده و دما و رطوبت، نور و شرایط محیطی لازم رعایت نشده باشد. در چنین وضعیت غیر استانداردی ظرفیت و کیفیت ماده اولیه کاهش پیدا می‌کند و حتی این احتمال وجود دارد که مواد شیمیایی یا طبیعی تشکیل دهنده محصول تغییر ماهیت بدهند و به مواد ناخالص تبدیل شوند. بنابراین طبیعی است محصول نهایی که با استفاده از چنین ماده اولیه‌ای تولید می‌شود، اثربخشی کمتر یا عوارض جانبی احتمالی بیشتری داشته باشد.

 

  • با توجه به این‌که شرکت‌ها معمولا برای ترخیص کالا مشکل دارند و مواد اولیه مدت زیادی در گمرک می‌ماند، آیا گمرک‌‌های کشور استانداردهای لازم را رعایت می‌کنند یا نظارتی روی آن‌ها هست؟

توجه و بررسی سازمان‌های رگولاتوری از زمانی است که محصولی وارد کارخانه‌ها و انبارش می‌شود و فکر نمی‌کنم بخش‌های نظارتی مثلا دانشگاه علوم پزشکی بازرسی از گمرک داشته باشد مگر آن‌که به صورت موردی و شرایط خاص باشد. با این حال قطعا خیلی مهم است کالایی که به گمرک می‌رسد با توجه به ضوابط و استانداردهای مرتبط جابه‌جا و نگهداری شود و متاسفانه در این بخش با مشکل روبه‌رو هستیم. واردکنندگان کالاها نیز می‌خواهند چنین اتفاقی بیفتد و نگهداری استاندارد باشد ولی به دلیل بروکراسی زیاد، مراحل ثبت سفارش، ترخیص و فرآیندهای اداری و بازرگانی آن‌قدر طولانی می‌شود که حتی ممکن است یک محصول تا شش ماه در گمرک بماند و طبیعتا این بازه زمانی و شرایط نگهداری از عمر آن کم می‌کند. در واقع باید گمرک‌ کشور به انواع مواد و محصولات مرتبط با صنایع آرایشی و بهداشتی و غذایی نگاه ویژه و متفاوت داشته باشد (در بعضی گمرک‌ها چنین نگاهی هست ولی عمومیت ندارد) و این کالاها در سالن‌‌های متفاوتی انبارش شوند، دما، رطوبت، پیشگیری از ورود حشرات و موجودات زنده مورد توجه باشد و تا جایی که ممکن است این کالاها را زودتر ترخیص کنند.

  • بنابراین به نظر می‌رسد در این مرحله و پیش از رسیدن ماده اولیه به کارخانه هم به نظارت و آموزش نیاز داریم.

بله، باید این نکته را در نظر داشته باشیم که شرکت تولیدکننده خریدار و در مواردی واردکننده ماده اولیه و هدفش تولید محصولاتی است که همه مصرف‌کننده آن‌ هستیم و هر چه زودتر وارد فرآیند تولید شود، کیفیت آن افت نمی‌کند و به نفع خود و خانواده ماست. مضاف بر این‌که وقتی در شرایط فعلی و با توجه به مشکلات اقتصادی و تحریم کسی با مشکلات زیادی، یک کالا را تهیه می‌کند و به گمرک می‌رساند، دلسوزانه‌تر از بخش‌های دولتی با آن برخورد می‌کند، پس هر چه زودتر به کارخانه برسد و زیر نظر مسئول فنی قرار بگیرد، شرایط بهتری خواهد داشت. اگر بتوانیم چنین آموزشی را در گمرک و برای کارکنان یا کارشناسان مرتبط این حوزه هم داشته باشیم، در واقع بخش اول زنجیره اصلاح می‌شود و روی کیفیت محصول نهایی اثر خواهد داشت.

می‌توان در چنین مواردی، کالا را با دریافت تعهد از مسئول فنی کارخانه زودتر ترخیص کرد، مشروط بر این‌که مراحل اداری بعدا انجام شود ولی نگاه سخت‌گیرانه موجود که مواد اولیه را مانند یک صندلی، ماشین‌آلات یا هر کالای دیگری می‌بینند، باعث می‌شود یک روش برای مراحل اداری و ترخیص تمامی کالاها در نظر گرفته شود. باید این نگاه تغییر کند و مسئولان یا کارشناسان گمرک بدانند چنین شرایطی باعث می‌شود باقی ماندن این مواد در شرایط غیراستاندارد به ضرر همه جامعه و از جمله نزدیکان و اعضای خانواده خود‌مان است چون از آن برای ساخت محصولاتی استفاده می‌شود که به طور مستقیم با بدن و پوست ارتباط دارد و اگر عارضه‌ای بدهد، هزینه دیگری برای خود ما و شبکه درمان کشور است.

 

  • نگهداری و انبارش مواد اولیه و محصولات در کارخانه‌ها چطور نظارت می‌شود؟

کارخانه‌ها موظف هستند مسئول فنی و واحد کنترل کیفی داشته باشند و کارخانه‌های بزرگ‌تر واحد تضمین کیفیت نیز دارند. این واحدها نیروهای کارشناسی شامل داروساز، شیمی‌دان، میکروبیولوژیست و فارغ‌التحصیلان مرتبط دیگر دارند که طبیعتا بر عملکرد واحدهای تولید و انبار نظارت دارند. از طرفی هر شرکتی واحدهای اس او پی، روش‌های اجرایی و فرم‌های داخلی خودش را دارد که باید به تایید مسئول فنی آن شرکت برسد که شرکت‌ها سعی می‌‌کنند بر اساس این ضوابط و دستورالعمل‌ها سیستم خودشان را پایش و ارزیابی کنند. بعضی از شرکت‌ها بازرسی داخلی دارند و طبیعی است بر اساس استانداردهای داخلی خودشان، روش نگهداری مواد اولیه و محصول را در انبارها رصد می‌کنند، این‌که تست‌های کیفی و پایداری انجام شده است یا نه؟ و… این فرآیندها قبل از ورود محصول به بازار طی می‌شود و سازمان غذا و دارو نیز بر آن نظارت دارد؛ چه به صورت مستقیم یعنی از طریق بازرسی‌های سرزده و چه به صورت غیرمستقیم یعنی از طریق مسئول فنی که نماینده سازمان در کارخانه است. سازمان غذا و دارو استانداردها و ضوابط و آیین‌نامه‌هایی در زمینه نگهداری، انبارش و توزیع مواد اولیه و محصولات آرایشی و بهداشتی دارد که به شرکت‌های تولید و پخش اعلام شده است و مسئول فنی باید از آن‌ها پیروی کند و در بازرسی‌های دوره‌ای مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. ضمن آن‌که سازمان ملی استاندارد هم مجموعه الزاماتی درمورد محصولات آرایشی و بهداشتی دارد که بیشتر به آزمایش‌ها، کیفیت، نوع مواد و ترکیب‌ها مربوط است. اگر این استانداردها رعایت نشود، خطا و تخلف است و اغلب شرکت‌ها آن‌ها را رعایت می‌کنند و از این نظر نگرانی نداریم.

 

  • مرحله بعدی، پخش‌ها هستند. شرایط این بخش از زنجیره تامین چه استانداردهایی دارد و آیا نظارت روی آن نیز وجود دارد؟

بعضی از پخش‌های دارویی، فرآورده‌های آرایشی و بهداشتی هم توزیع می‌کنند و طبیعتا مخاطب آن‌ها فقط داروخانه‌ها هستند و هیچ وقت کالای خود را در فروشگاه‌ها و سوپرمارکت‌ها توزیع نمی‌کنند، چنین پخش‌هایی به دلیل توزیع دارو استاندارد بالاتری دارند و نظارت بیشتری هم روی آن‌‌ها هست. بعضی پخش‌ها مختص محصولات آرایشی و بهداشتی و وابسته به شرکت‌های خصوصی هستند که می‌توانند کالای خود را به هر فروشگاهی عرضه کنند،‌ از طرفی خیلی از برندهای آرایشی و بهداشتی کشور پخش‌های خودشان را دارند و برند سایر شرکت‌ها را نیز توزیع می‌کنند که داروخانه‌ها نیز جزو مشتریان آن‌ها هستند. این پخش‌ها نیز ضوابطی دارند و بدون قاعده کار نمی‌کنند، همین‌ که کالا با یک خودروی مسقف توزیع می‌شود، انبار از نظر دما و شرایط نگهداری تحت کنترل است و مجرای ورود و نیز مشخص هستند، جزو نکات مثبت در این سیستم به حساب می‌آیند.

با این حال شبکه توزیع دیگری نیز داریم که زیرمجموعه شبکه بازرگانی سنتی قرار می‌گیرد و مثلا راسته‌ای در بازار تهران محصولات آرایشی و بهداشتی می‌فروشد و انواع کرم‌ها و فرآورده‌های مراقبت از پوست و مو عرضه‌ می‌کند. این مجموعه‌ها باید آموزش ببینند و نظارت خیلی بیشتری روی آن‌ها باشد چون حجم و مقدار بزرگ‌تری از محصولات را تهیه و به صورت خرده‌فروشی در فروشگاه‌ها و سوپرمارکت‌ها و حتی آرایشگاه‌ها عرضه می‌کنند. در این شبکه عملا زنجیره توزیع از مسیر خود منحرف می‌شود و نظارتی بر نگهداری و حمل آن وجود ندارد. مجرای خرید و ورود، ثبت سفارش، نگهداری و انبارش، نحوه توزیع‌ در چنین مراکزی زیر سوال است و نمی‌توان درمورد آن اطمینان داشت.

 

  • شرایط در بخش آخر زنجیره یعنی محل فروش به مصرف‌کننده نهایی چگونه است؟

در این بخش نیز با دو مجموعه روبه‌رو هستیم، یکی داروخانه‌ها که زیر نظارت سازمان غذا و دارو یا دانشگاه‌های علوم پزشکی هستند و دیگری فروشگاه‌های بزرگ یا زنجیره‌ای، مغازه‌ها و سوپرمارکت‌ها.

فروشنده‌ها در این زمینه آموزشی ندیده‌اند و اغلب آن‌ها اطلاعاتی درباره شرایط درست نگهداری انواع محصولات شوینده و آرایشی و بهداشتی را نمی‌دانند. صاحبان خیلی از فروشگاه‌‌‌ها شب و روزهای تعطیل کولر را خاموش می‌کنند، در حالی که دمای بالای ۳۰ درجه می‌تواند باعث شروع فعل و انفعالات شیمیایی و تخریب این فرآروده‌ها شود. برخی از فروشگاه‌‌ها و حتی داروخانه‌ها محصولات آرایشی و بهداشتی را برای زیبایی بیشتر دکوراسیون و جلب مشتری، دقیقا در ویترینی قرار می‌دهند که بیش از ۳-۴ ساعت آفتاب مستقیم در طول روز به آن می‌تابد و گاهی حتی ممکن است رنگ جعبه تغییر کند و در چنین شرایطی نمی‌توان مطمئن بود محتوای آن تغییر نکرده باشد.

مشکل اصلی ما در مرحله اول نبود آموزش در این زمینه است و لازم است بازرسان سازمان‌های نظارتی و دانشگاه‌ها در این مورد آموزش ببینند و خودشان چرایی این مسائل را بدانند و بپذیرند تا وقتی برای بازرسی به مراکز پخش و توزیع سر می‌زنند، بتوانند افراد را راهنمایی کنند. سندیکاها و اصناف مرتبط مثل انجمن داروسازان، انجمن تولیدکنندگان محصولات آرایشی و بهداشتی، خود سازمان غذا و دارو و نظام پزشکی از متخصصان دعوت کنند تا در دوره‌های آموزشی برای افراد فعال بخش توزیع و فروش صحبت کنند که طبیعتا داروخانه‌ها و داروسازان نیز جزو این زنجیره هستند.

 

  • به نظر می‌رسد داروخانه‌ها از این نظر وضعیت مساعدتری دارند…

بله. شرایط نگهداری در داروخانه‌ها خیلی بهتر است چون در این مجموعه‌ها به دلیل نگهداری دارو بخشی از زنجیره گرمایی و سرمایی به نوعی رعایت می‌شود و به هیچ داروخانه‌ای بدون داشتن سیستم گرمایش و سرمایش و یخچال اجازه تاسیس داده نمی‌شود. بنابراین حداقل‌ها را دارند و فقط در بعضی موارد قرار دادن محصولات آرایشی و بهداشتی در ویترین مشاهده می‌شود.

مجرای خرید فرآورده‌های آرایشی و بهداشتی از داروخانه، نظارت‌ پذیر است و غیر از اصناف و بیمه‌ها، نمایندگان دانشگاه‌های علوم پزشکی هم از آن‌ها بازرسی می‌کنند و فاکتورها را می‌بینند و فرآیند رسیدن محصول به قفسه مشخص است. نگرانی اصلی ما درمورد فروشگاه‌های سطح شهر، بازار و عمده‌فروشی‌ها است که هیچ استانداردی در این زمینه ندارند و رعایت نمی‌کنند و محصولات مختلف از شوینده‌های لباس و ظروف تا شوینده‌ و نرم‌کننده موی سر و حتی کرم‌های صورت هم به راحتی می‌فروشند و نظارت خیلی ضعیفی روی آن‌هاست. بنابراین مهم است که محصول را از کجا می‌خریم، چطور در شبکه بازرگانی کشور توزیع شده؟ تولیدکننده چه شرکتی است و چقدر اصول را رعایت کرده؟ ماده اولیه در چه شرایطی وارد و نگه‌داری شده است؟ فرآورده‌های مراقبت از پوست و مو در مرحله اول باید از داروخانه و در مرحله دوم از فروشگاه‌های زنجیره‌ای بزرگ باشد که روی انبار یا قفسه آن‌ها نظارت بیشتری هست و در مورد کنترل دما شرایط بهتری از فروشگاه‌های کوچک و سوپرمارکت‌ها دارند.

 

  • با توجه به مصرفی بودن بسیاری از اقلام شوینده و بهداشتی و لزوم دسترسی، نمی‌توان فروشگاه‌ها و حتی مغازه‌ها و سوپرمارکت‌های کوچک را از چرخه توزیع محصولات شوینده و آرایشی و بهداشتی حذف کرد، برای اصلاح شرایط فعلی چه راهکارهایی وجود دارد؟

قرار نیست فروشگاه‌ها را از عرضه چنین فرآورده‌هایی منع کنیم ولی حمل و نقل و نگهداری آن‌ها به آموزش‌ و رعایت استانداردهای ویژه نیاز دارد و بازرسی از چنین مراکزی نیز اهمیت بیشتری دارد. مهم است که آیا فرآورده‌های آرایشی و بهداشتی در دسترس خریدار هستند یا نه؟ ممکن است کسی در یا جعبه محصول را باز و امتحان یا بررسی کند؟ خصوصا در مواردی که بسته‌بندی محکم و سربسته نیست و محتویات آن دیده می‌شود یا قابل لمس است. نباید فقط تمیز بودن قفسه، نظافت فروشگاه و فروشنده، داشتن کارت بهداشت معیار باشد. کسانی که محصولات آرایشی و بهداشتی را عرضه می‌کنند باید در این مورد آموزش‌ ببینند و گواهی‌های مرتبط را بگیرند.

رعایت نصب دماسنج‌های دیجیتالی و یو شکل که گرما و سرما را نشان دهد، نصب سیستم‌های گرمایشی و سرمایشی، توجیه این‌که چرا باید سیستم‌ها در طول شبانه‌روز با دمای مناسب کار کند، نیز بخشی از کار است. در این آموزش‌ها حتی باید نگاه منطقه‌ای و محلی نیز داشته باشیم، با توجه به تفاوت دما، رطوبت و شرایط آب و هوایی استان‌ها و شهرهای مختلف کشور برای هر ناحیه‌ای با توجه به گرمسیر یا سردسیر بودن معاونت غذا و داروی آن ناحیه جغرافیایی باید برنامه و ضابطه مرتبط را داشته باشد.

پس از آن سازمان‌های نظارتی مانند اصناف، شبکه بهداشت و درمان، دانشگاه‌های علوم پزشکی و… موظف هستند در بازرسی‌هایشان به این نکته دقت کنند که آیا محصولات مطابق استانداردها و ضوابط نگه‌داری می‌شوند و اگر چنین نیست، مساله را اعلام کنند.

 

  • و تا پیش از رسیدن به آن مرحله چطور می‌توان شرایط بهتری برای عرضه محصولات آرایشی و بهداشتی فراهم کرد؟ آیا در این زمینه قانونی وجود دارد؟

باید توجه داشته باشیم که برای اصلاح وضعیت فعلی قرار نیست با برخوردهای سریع و سخت، توقیف، پلمپ و ارجاع به تعزیرات شرایط را تغییر دهیم. مثلا در نظر داشته باشیم یک فروشنده از قبل مغازه‌اش را انتخاب کرده و قفسه و دکور زده است و نمی‌توان انتظار داشت بلافاصله آن‌را تغییر بدهد، با راهکارهایی مانند استفاده از شیشه‌های مناسب، پرده‌ها و بنرهایی که مانع ورود آفتاب شود و… می‌توان شرایط بهتری ایجاد کرد.

در مرحله اول و دوم باید از روش‌های راهنمایی و ارشادی مانند توزیع دفترچه‌های آموزشی، عضو کردن افراد در گروه‌‌ها و شبکه‌های مجازی برای کسب اطلاعات، توضیح و درخواست، اصلاح این روند را آغاز کنیم. نگاه نظارتی باید به سمت ایجاد یک بستر مناسب و مهیا کردن شرایط باشد و مرحله به مرحله پیش برود، اول آموزش، بعد ارشاد و در مرحله آخر برخورد قانونی در این برنامه قرار بگیرد.

 

 




سرمایه‌گذاری صندوق روی شرکت‌های دانش‌بنیان با ظرفیت صادرات و ارزش افزوده بالا

 

تولید و فروش دو زمینه کاملا به هم پیوسته هستند و در مرحله بعد صادرات کالا قرار دارد که لازمه تداوم تولید است. در ایران به دلیل تکیه بر درآمدهای نفتی، به صادرات سایر محصولات توجه لازم نشده است و بسیاری از هدف‌گذاری‌ها در حد شعار و برنامه باقی مانده‌اند. در سال‌های اخیر و با افزایش تحریم‌ها اهمیت این مساله بیش از پیش مشخص شده و توجه دولتمردان را نیز به خود جلب کرده است. معاونت علمی و فناوری یکی از نهادهایی است که نگاه متفاوتی به این زمینه و خصوصا محصولات دانش‌بنیان و با ارزش افزوده بالا دارد .با مهندس مهرداد امانی اقدم؛ مدیر عامل صندوق توسعه صادرات و تبادل فناوری درباره فعالیت‌های این مجموعه  و کمک به شرکت‌ها برای صادرات گفت‌و‌گو کرده‌ایم.

 

  • شما چه خدماتی با هدف کمک توسعه صادرات به شرکت‌ها ارائه می‌دهید؟

معاونت علمی و فناوری با نهادهایی همچون مرکز تعاملات بین المللی علم و فناوری، کریدور توسعه صادرات و صندوق سه مسیر متمایز از شرکت‌ها حمایت‌ می‌کند که عاملیت مالی تمامی پرداخت‌های آن به صندوق صادرات واگذار شده است.

اولین خدمت کمک‌های بلاعوض است؛‌ این خدمت در قالب 15 دستورالعمل شامل مواردی همچون حمایت از حضور در پاویون‌های خارج از کشور، بین‌المللی سازی شرکت‌ها، اعزام هیات‌ها به خارج از کشور، راه‌اندازی سایت، انگلیسی و بین‌المللی کردن سایت، ترجمه بروشور، دریافت استانداردهای بین‌المللی خصوصا در حوزه دارو، دریافت سی‌ای و… است.

بخش دوم حمایت‌ها به شکل تسهیلات با نرخ ترجیحی یا ضمانت‌‌نامه است که از طریق صندوق صادرات انجام می‌شود و ما به عنوان کارگزار معاونت ملی و یک صندوق پژوهش و فن‌آوری تسهیلات ارزان قیمتی را در اختیار شرکت‌های دانش‌بنیان صادراتی قرار می‌دهیم. در طول پنج سال اخیر بیش از دویست میلیارد تومان کمک بلاعوض داشته‌ایم و حداقل دویست میلیارد تومان هم تسهیلات با نرخ ترجیحی اعطا شده است که عمدتا به شرکت‌های با پتانسیل توسعه و آماده جهش صادراتی داده شده است.

بخش سوم، حمایت‌های بازرگانی است که مستقیما از طریق صندوق انجام می‌‌شود و شرکت‌هایی که تمایل دارند با مشارکت مالی صندوق تولید و صادرات داشته باشند وارد مذاکره و تعامل می‌شوند.

 

  • چه چیزی شما را از فعالیت در صندوق پژوهش و فناوری توسعه صادرات و تبادل فناوری به سمت فعالیت نمایشگاهی سوق داد؟

یکی از اهدافی که معاونت علمی و فناوری دنبال می‌کرد، معرفی محصولات دانش‌بنیان به مشتریان خارجی بود و در بعضی جلسه‌های بی-تو-بی عمدتا از ما سوال می‌شد چه کالایی برای عرضه به آن‌ها داریم. ما موظف بودیم برای هیئت‌های مختلفی که به ایران سفر می‌کردند، برنامه‌ی معرفی محصول و ظرفیت‌های حوزه‌های کالایی دانش‌بنیان را داشته باشیم. نمایشگاه این مزیت را دارد که توانایی پذیرش هیئت‌ها در طول سال را دارد و و در صورت تداوم مذاکرات بازرگانی امکان پیگیری دارد.

 

  • فعالیت شما در کشورهای دیگر و برای ارتباط با شرکت‌های خارجی به چه شکل است؟

معاونت علمی دفاتری را در کنیا، چین، سوریه، روسیه و چند کشور دیگر با عنوان خانه فناوری و  نوآوری ایران فعال کرده است که هرکدام زیرمجموعه‌هایی برای خدمت‌رسانی به شرکت‌های ایرانی دارند. به عنوان مثال دفتر کنیا در طول سه ماه فعالیت خود نزدیک به ۱۲ کالای تجهیزات پزشکی ثبت شده است و بیش از ۴۰ هزار دلار صادرات داشته‌ایم. در سوریه هم چنین مسیری پیش می‌رود و بعضی کالاها و داروها ثبت شده‌اند و دفاتر ما در هر کشور با توجه به نیاز و تقاضای موجود، بازاریابی، بازارسازی و آماده کردن زیرساخت‌ها را به عهده دارند.

بسیاری از شرکت‌های خارجی نمی‌دانستند ما چه کالاهایی در ایران داریم و هیات‌های فراوانی به ایران می‌آمدند تا از این موضوع مطلع شوند. از طرف دیگر دفاتر خارج از کشور نیز مدام مسیرهای ارتباطی با شرکت‌های تولیدی بودند، قبلا این مسیرها یا از طریق ارتباط شخصی مدیران مراکز یا از طریق کریدور صندوق یا معاونت علمی ایجاد می‌شد اما وقتی کارهای با ظرفیت صادرات را یکجا متمرکز و واحدهایی مثلا با عنوان غرفه داروی ایران و… تجهیز و نیروهایی تربیت می‌شود که کالاهای این حوزه را بشناسند، این واحد به مرکز انباشت دانش برای معرفی محصولات ایرانی به خارجی‌ها تبدیل می‌شود. در واقع در یک نمایشگاه متمرکز بهترین کالاهای صادراتی یا دارای ظرفیت صادرات یکجا جمع شوند و نیروهای آموزش‌دیده به معرفی محصولات به هیات‌های خارجی و نیز تامین‌کننده نیاز دفاتر ما در خارج کشور ما می پردازند. کسی که در این واحد فعال است، معرفی، امور بازرگانی، پذیرش و کارهای دیگر را انجام می‌دهد و همه این بخش‌ها در یک ساختمان و تحت عنوان دفتر مرکزی خانه نوآوری و فناوری ایران در نمایشگاه بین‌المللی دائر هستند.

غیر از این اهداف اختصاصی، اهداف عمومی مانند ارتقاء زیرساخت‌ها و توانمندسازی صادراتی شرکت‌ها، معرفی محصولات دانش‌بنیان و حمایت از توسعه بازار خارجی نیز در نظر هستند و علاوه بر این قسمتی را برای شرکت‌های مدیریت صادراتی در نظر گرفته‌ایم که ممکن است غرفه‌ای نداشته باشند ولی به تجارت محصولات دانش‌بنیان علاقه دارند. چنین شرکت‌هایی نیز در نمایشگاه مستقر و با شرکت‌های دیگر یا کارگزاران ما وارد مذاکره می‌شوند. در واقع ما می‌خواهیم اکوسیستم کوچکی در نمایشگاه بین‌المللی دائر کنیم که هرکدام از بنگاه‌های زنده حاضر در آن ماموریتی دارند و از طریق ارتباط با کریدور، صندوق و دفاتر خارج از کشور شبکه قوی از صادرات محصولات دانش‌بنیان طراحی کنند. به دلیل اهمیت این شبکه مدیریت بهره‌برداری مجموعه به صندوق داده شد تا بتواند همه موارد را کنار هم جمع کند.

 

  • دلیل تمرکز و تاکید شما بر شرکت‌های دانش‌بنیان چیست؟

شرکت دانش‌بنیان شرکتی است که ارزش افزوده بالا و انحصار تکنولوژی دارد. این دو مورد باعث می‌شود از طریق تولید و صادرات ثروت بیشتری خلق شود و از طرفی رقبا به راحتی نتوانند جای ما بگیرند. این دو مورد باعث رشد بیشتر و افزایش ثروت کشور می‌شود و از طرفی نخبه‌ها را هم نگه می‌دارد.

البته به غیر از بخش صادرات، ما در برنامه جذب نخبگان تعدادی از متخصصان ایرانی را که در ۱۰۰ دانشگاه برتر جهان تحصیل کرده‌اند برای همکاری دعوت می‌کنیم و با استقرار در دانشگاه‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان بخشی از حقوق آن‌ها را نیز معاونت تامین می‌کند. با این روش به علم روز دنیا دسترسی داریم و به‌ جای فرار مغزها، بازگشت مغزها را داریم و برای آن‌ها کسب‌وکار درست می‌کنیم که یکی از نتایجش انتقال تکنولوژی نیز هست. این حمایت و جذب به شکل‌های گوناگون است، کسانی که بخواهند جذب هیئت علمی دانشگاه‌ها می‌شوند، بعضی که ایده استارت‌آپی داشته باشند در این بخش حمایت می‌شوند، اگر مشکلی مانند خدمت سربازی داشته باشند، برایشان به همین عنوان پروژه تعریف می‌شود و راه‌های مختلفی برای بازگشت این افراد در نظر می‌گیریم.

 

  • چه فضایی را برای نمایشگاه پیش‌بینی کرده‌اید؟

در سالن ۳۷-ای نمایشگاه بین‌المللی راه‌اندازی شده که تقریبا ۱۵۰۰ متر عرصه آن است و سازه‌ دو طبقه ۳۵۰۰ متری در آن ساخته شده که ۱۶۰۰ متر زیربنای مفید دارد. این زیربنا برای چند منظور استفاده شده است، بخشی فضای نمایشگاهی، بخشی سالن آمفی‌تئاتر و سالن چند منظوره بی-تو-بی، بخشی کافه و اتاق جلسات برای مذاکرات و بخش اداری و بازرگانی و در مجموع ۱۳ حوزه فناوری و زیرمجموعه پیش‌بینی شده است. تا الان حدود ۱۳۰۰ کالا از ۴۰۰ شرکت در نمایشگاه عرضه شده‌اند که از بین آن‌ها ۲۳۰ کالا متعلق به ۴۵ شرکت دانش بنیان دارویی است و صد محصول تجهیزات پزشکی تولیدی ۲۵ شرکت نیز عرضه شده‌اند. همه کالاها دانش‌بنیان هستند که شرط اصلی حضور در نمایشگاه است و شرکت‌های دیگر حق حضور ندارند و شرکت‌ها با تاییدیه معاونت علمی و فناوری در این فضا پذیرفته می‌شوند.

 

  • فرآیند ثبت‌نام و حضور در نمایشگاه برای شرکت‌ها چگونه است؟

ما در مرحله اول اطلاعات شرکت‌ها را از ستادهای علم و فناوری گرفتیم و در مرحله بعد هر شرکتی که بخواهد می‌تواند درخواست خود برای حضور در نمایشگاه را به کمیته پذیرش ارائه دهد که نمایندگان معاونت علمی و ستاد ذیربط در آن هستند. تا پیش از فعال شدن سایت، باید مستقیما به صندوق نامه زده شود و پس از آن امکان ثبت درخواست در سایت وجود خواهد داشت و حضور در نمایشگاه رایگان است.

هر چند افتتاح رسمی یک ماه بعد خواهد بود ولی عملا نمایشگاه کار خود را شروع کرده است و غیر از کمیته‌های داخلی چند هیات خارجی هم از آن بازدید کرده‌اند. هر کالایی که به نمایشگاه راه پیدا می‌کند حداقل سه ماه می‌ماند و اگر در این مدت بازاریابی و ظرفیت‌های آن حفظ شد می‌تواند سه ماه دیگر حضورش را تمدید کند، اگر استقبال و علاقه‌ای برای آن وجود نداشت، جایش را به کالاهای جدیدی می‌دهد که در اولویت هستند.

 

  • مخاطبان و بازدیدکنندگان نمایشگاه چه کسانی هستند؟

هدف ما این است که نمایشگاه به جایی برسد که هر شرکت و هیات خارجی به ایران می‌آید حتما سری به نمایشگاه بزند. از مهمانان وزارت‌خانه‌ها، نهادهای علمی و فناوری تا بخش‌های دیگر. از طرف دیگر هر نمایشگاهی که در نمایشگاه بین‌المللی برگزار می‌شود، بازدیدکنندگان به نمایشگاه ما هم سر می‌زنند و با توجه به فضا و دکوراسیون حتما جذب آن می‌شوند که می‌تواند به یک مذاکره و معامله منجر شود.

 

  • پیش‌بینی شما از تاثیر نمایشگاه بر صادرات شرکت‌ها چیست؟

هنوز آماری در این زمینه نداریم چون بسیاری از مدیران فروش به دلیل رقابت ترجیح می‌دهند چنین اطلاعاتی را علنی نکنند ولی بعضی گروه‌ها و شرکت‌ها حتی در بعضی اعزام‌های از نظر ما ناموفق، توانسته‌اند قرارداد ببندند و صادرات داشته باشند. در حال حاضر صادرات بسیاری از شرکت‌های ایرانی حتی در حوزه دارو غیر رسمی است و از مصرف داروهای ایرانی در بسیاری از کشورهای اطراف مطمئن هستم ولی امیدواریم این نمایشگاه محملی برای توسعه صادرات شرکت‌ها باشد.

 

 

 

 

 




داروخانه‌‌ها می‌توانند مرجع ورزشکاران برای مکمل‌ها باشند

در سال‌های اخیر مصرف انواع مکمل بین مردم افزایش پیدا کرده است و خیلی افراد این فرآورده‌ها را منابع اصلی تامین ویتامین‌ها، مواد معدنی و آلی مورد نیاز بدن می‌دانند. چنین رویکردی بین ورزشکاران بیشتر است و بسیاری از کسانی که به صورت حرفه‌ای یا نیمه‌حرفه‌ای و حتی صرفا برای تغییر شکل اندام ورزش می‌کنند، باور دارند بدون مصرف انواع مکمل به نتیجه نخواهند رسید. این نتیجه می‌تواند افزایش مقاومت و قدرت بدنی، سرعت عمل یا حجم‌دهی به عضلات باشد. همین موضوع بازار مکمل را به یک عرصه پرسود در جهان و ایران تبدیل کرده است و شرکت‌های ایرانی نیز در زمینه تولید مکمل‌های ورزشی سرمایه‌گذاری و فعالیت می‌کنند؛ با این حال ممنوعیت واردات ماهیت بازار مصرف کشور را تغییر داده است. در حالی‌که بسته‌های مکمل در ویترین بعضی داروخانه‌ها به چشم می‌آید، مرتب اخبار و هشدارهایی درباره آمار بالای کشف و مصرف انواع قاچاق آن می‌خوانیم و می‌شنویم. در گفت‌وگو با دکتر فرزین حلب‌چی؛ عضو هیات علمی گروه پزشکی ورزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران درباره این بازار بزرگ، رویکرد ورزشکاران به مصرف مکمل، عوامل موثر بر نوع انتخاب آن‌ها و دلایل و پیامدهای گسترش قاچاق مکمل‌های ورزشی صحبت کرده‌ایم.

 

  • به نظر می‌رسد در سال‌های اخیر به دلیل توجه بیشتر عموم مردم به سلامت خود، مصرف انواع مکمل در سطح جهان بیشتر شده است.

بله، بر اساس مطالعه‌ای که سال ۱۹۹۸ انجام شده است ارزش کل صنعت مکمل‌های تغذیه‌ای حدود ۱۰ میلیارد دلار در سراسر دنیا بوده و به نظر می‌رسد الان این عدد به ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیارد دلار رسیده باشد که از بودجه خیلی از کشورها بیشتر است. ‌باید این واقعیت را در نظر داشته باشیم که صنعت مکمل با سرعت زیادی در حال گسترش است و به بازار خوب و مطلوبی دست یافته است. این اعداد و ارقام نشان می‌دهند تقاضای مصرف مکمل‌ها در همه جای دنیا وجود دارد ولی این‌که آیا لازم هستند و مصرف‌شان ضرورت دارد، جای علامت سوال و ابهام دارد. خیلی از افرادی که از این مکمل‌ها استفاده می‌کنند راه‌های طبیعی‌تر و راهکارهای تغذیه‌ای هم دارند که بتوانند نیازهای بدن‌شان را رفع کنند، هر چند در بعضی موارد هم افراد با توجه به بیماری‌ها یا تجویز پزشک و متخصص تغذیه باید از این فرآورده‌ها استفاده کنند.

 

  • شرایط مکمل‌های ورزشی در بازار مکمل‌ها چطور است؟ با توجه به این‌که تعداد مصرف‌کننده این محصولات محدود است، آیا بازار بزرگی دارند؟

بله، در مورد ورزش نیز همین‌طور است و ورزشکاران، به‌ویژه ورزشکاران حرفه‌ای و کسانی که در رشته‌های بدن‌سازی و قدرتی فعالیت می‌کنند، جزو مشتریان پر و پا قرص چنین محصولاتی هستند و ترجیح می‌دهند از مکمل‌های ورزشی استفاده کنند. بر اساس مطالعه ذکر شده، بازار این مکمل‌ها از ۸۰۰ میلیون دلار سال ۱۹۹۸ به حدود ۴۵ میلیارد دلار یعنی نزدیک به پنجاه برابر ارزش ۲۰ سال قبل رسیده است. ورزشکارها با انگیزه‌های مختلفی از این مکمل‌ها استفاده می‌کنند و گاهی مصرف آن‌ها را مترادف با قهرمانی، موفقیت و رسیدن به اهداف عالی‌ خود می‌دانند.

 

  • ورزشکاران مکمل خود را بر چه اساسی انتخاب می‌کنند؟

متاسفانه اغلب ورزشکاران با متخصصان و افراد آگاه مشورت نمی‌کنند و یکی از مشکلات جامعه ورزشی ما این است که افراد برای انتخاب مکمل با کسانی مشورت می‌کنند که اکثر آن‌ها اطلاعات و دانش خوبی درباره فرآورده‌ها ندارند و در تجویز نوع و برند مکمل‌ها دینفع هستند. در این میان نقش اصلی را مربیان باشگاه‌ها و سالن‌های ورزشی دارند که نوع مکمل را به ورزشکارن معرفی می‌کنند و عده‌ای هم از دوستان خود یا ورزشکاران قدیمی‌تر مشورت می‌گیرند.

یک نکته دیگر را هم باید درباره راهنمایی مصرف مکمل ذکر کنیم. متاسفانه مسئولان فنی داروخانه یا دکترهای داروساز هم اطلاعات کافی درباره این فرآورده‌ها ندارند که به خریدار توضیح دهند مثلا برای افزایش حجم عضلانی یا استقامت قلبی تنفسی کدام مکمل موثر است و یا اینکه با توجه به نیازها و ویژگیهای اختصاصی هر رشته ورزشی کدام موارد انتخاب بهتری هستند؟ در حالی که اگر داروخانه‌ای در این زمینه فعال شود و دکتر داروساز از اطلاعات کامل و مورد نیاز ورزشکاران برخوردار باشد، بعد از مدتی بین ورزشکاران شناخته می‌شود و مراجعه زیادی خواهد داشت. در چنین شرایطی سودی که مکمل‌های ورزشی برای داروخانه‌ها دارد، به نظرم می‌تواند از محصولات آرایشی و بهداشتی بیشتر باشد.

 

 

  • آیا ورزشکاران حرفه‌ای هم چنین الگویی برای مصرف مکمل دارند؟

متاسفانه بله. در دانشگاه علوم پزشکی تهران مطالعه‌ای روی ۴۰۰ نفر کشتی‌گیران تهران و حدود ۶۰۰ نفر از فوتبالیست‌ها و مربیان فوتبال کشور انجام شد و نشان داد بیشتر ورزشکاران حرفه‌ای این دو رشته در کشور ما اطلاعات مربوط به مکمل را یا از ورزشکاران قدیمی‌ و با تجربه همراه خودشان می‌گیرند یا از مربیان بدن‌سازی و تعداد خیلی کمی (زیر ۱۰ درصد) از نظر پزشکان، متخصصان تغذیه، داروسازان و سایر صاحب‌نظران این حوزه استفاده می‌کنند. با این‌که تفاوت بین‌رشته‌ای در مصرف مکمل‌ها خیلی مهم است و مثلا برای پرتابگر وزنه که نیاز به حجم و قدرت عضلانی دارد یا ورزشکار دوی استقامت که به توان هوازی بالایی نیاز دارد، نوع مکمل‌های مؤثر متفاوت هستند و باید مشورت حرفه‌ای بگیرند ولی تقریبا همه آن‌ها از یک نوع مکمل و پروتئین استفاده می‌کنند. اکثر این ورزشکاران هم مکمل خود را از بازار سیاه تهیه می‌کنند و حتی مکمل‌های قانونی را از فروشگاه‌های غیرمعتبر یا سالن ورزشی می‌خرند و به داروخانه مراجعه نمی‌کنند. از طرف دیگر یکی از مسائل ناخوشایندی که متاسفانه در سال‌های اخیر با آن مواجه هستیم، استفاده از مکمل‌های غیراستاندارد و خصوصا انواع قاچاق بین ورزشکاران است.

 

  • به نظر شما دلیل گسترش مصرف مکمل‌‌های قاچاق بین ورزشکاران چیست؟

من به جنبه‌های قانونی و قضایی این مساله نمی‌پردازم و می‌خواهم از منظر دیگری به آن نگاه کنم. دو گروه تمایل زیادی به مصرف مکمل‌های خارجی دارند، یکی کسانی که درسطح بالا ورزش می‌کنند و الگویشان ورزشکاران بین‌المللی هستند. آن‌ها جزییات و تفاوت‌های زیادی بین مکمل‌های داخلی و خارجی احساس می‌کنند و چون الگوهایشان و قهرمان‌های جهانی از مکمل‌های برند استفاده می‌کنند، فقط طالب آن هستند. طبیعتا به خاطر تجارتی که در این صنعت وجود دارد، آن ورزشکاران خارجی هم مکمل‌های مصرفی‌شان را تبلیغ می‌کنند. (وارد این بحث نمی‌شوم که آیا چنین احساس و تفاوتی بین مکمل داخلی و خارجی واقعیت دارد یا نه؟)

گروه دوم افرادی هستند که ورزش آن‌ها در سطح خیلی حرفه‌ای نیست ولی مثل خیلی از کالاها و اقلام مصرفی دیگر تمایل به استفاده از برند دارند و به دلیل تمکن مالی حاضرند مکمل‌های معروف جهانی را به هر قیمتی خریداری کنند. این انگیزه‌‌های قوی باعث می‌شود در شرایطی که واردات ممنوع است و واردات قانونی مکمل هزینه یا دشواری زیادی دارد، افراد سودجو به سمت قاچاق رو بیاورند. قضیه زمانی بغرنج‌تر می‌شود که شما بدانید حق‌الزحمه بسیاری از مربیان ورزشی که در سالن‌ها و باشگاه‌ها کار می‌کنند، خیلی ناچیز است و از خرید و فروش مکمل به عنوان یک راهکار تکمیل درآمد استفاده می‌کنند که معمولا از درآمد اصلی‌شان بیشتر است. بنابراین توصیه به مصرف مکمل‌های قانونی و داخلی نفع زیادی برای چنین مربیانی ندارد و ترجیح می‌دهند حتی بعضی مکمل‌ها را خودشان خریداری کنند و به ورزشکارها بفروشند که بازه سود و منفعت بیشتری برایشان داشته باشد و متاسفانه کالاهای قاچاق این ویژگی و ظرفیت را دارند.

 

  • بنابراین به نظر می‌رسد مساله قاچاق در این حوزه ابعاد گسترده‌ای دارد…

بله، جدای از آن‌که قاچاق نوعی قانون‌شکنی است، هنجارهای اجتماعی را نیز به هم می‌زند. فرد یا مجموعه سودجویی که به قاچاق روی می‌آورد با دو سناریو مواجه است، یکی این‌که بخواهد مکمل‌های اصل را تهیه و در بازار توزیع کند که قطعا قیمت تمام شده و هزینه‌های ورود به کشور برایش خیلی بالا خواهد بود، بنابراین احتمالا کمتر کسی سراغ آن می‌رود. سناریوی دوم که به نظر من در اکثر موارد اتفاق می‌افتد این است که محصولات تقلبی و جعلی با اسم و برچسب برند وارد و توزیع شوند و طبیعتا مشکلات مضاعفی ایجاد می‌کند. خیلی از مکمل‌های قاچاق که از کشورهای اطراف وارد می‌شود، حتی برچسب انگلیسی ندارند و اگر ورزشکاری دقت و توجه داشته باشد و بخواهد روش مصرف آن‌ها ‌را بداند، نمی‌تواند از اطلاعات روی بسته استفاده کند.

 

  • بارها از آسیب و حتی مرگ ورزشکاران به دلیل استفاده مکمل غیراستاندارد شنیده‌ایم، این محصولات چه خطرهایی برای مصرف‌کنندگان دارد؟

کسانی که از کالاهای قاچاق و مکمل‌هایی استفاده می‌کنند که از مبادی قانونی وارد کشور نشده‌اند و برچسب اصالت ندارند، بر خلاف تصورشان هزینه­ای بیش از حد می‌پردازند و ممکن است سلامت و جسم‌شان را به خطر بیاندازند. میزان و نوع آسیب به این مساله بستگی دارد که چه موادی داخل بسته باشد. در بعضی موارد خرید کالای قاچاق و غیرمعتبر می‌تواند فقط دور ریختن پول باشد و در برخی دیگر می‌تواند ضرر و آسیب جدی برای سلامت ایجاد کند. مثلا مواردی را دیده‌ام که با ظرافت و بدون دستکاری بسته‌بندی اصلی مکمل محتوی اصل آن‌ تخلیه شده و با چیز دیگری پر شده‌اند. گاهی مواد بی‌ضرری به جای ماده اصلی استفاده شده است که به جز دور ریختن پول ضرر دیگری ندارد ولی در بعضی از این بسته‌ها ترکیب‌های دارویی، مواد آلوده و مضر دیگری وجود دارد. بخش خطرناک درمورد کالاهای تقلبی به‌ ویژه در مکمل‌های ورزشی این است که داروها و مواد غیرطبیعی و غیرتغذیه‌ای به محتویات بسته‌ها اضافه می‌شود و می‌تواند عوارض زیادی داشته باشد. به عنوان متخصص پزشکی ورزشی بارها شاهد بوده‌ام مکمل‌هایی با قیمت‌های گزاف در اختیار ورزشکاران قرار گرفته است که یا حاوی مواد تغذیه‌ای بی‌اثر از نظر ورزشی بوده‌اند (مثل آرد نخودچی، سرلاک، شیرخشک، پودر سویا و…) یا بدتر آن‌که داروهایی مانند استروئیدهای آنابولیک اضافه می‌شوند تا ورزشکار احساس کند اثرات مکمل‌ را بیشتر می‌بیند و مثلا رشد عضلانی ناشی از مصرف آن بالا است. عوارض داروها هم به نوع دارو و مقدار آن بستگی دارد؛ ریزش مو، ناباروری، افزایش خطر ابتلای بعضی از سرطان‌ها، عوارض کبدی، عوارض قلبی و مرگ‌های ناگهانی می‌توانند با مصرف این مکمل‌ها ارتباط تنگاتنگی داشته باشد. بنابراین بسته به محتوا، عارضه آن برای بدن می‌تواند از صفر تا مرگ متفاوت باشد.

  • با توجه به این مسائل، راهکار مقابله با این مساله را چه می‌دانید؟

یک روش مهم برای مقابله با قاچاق فراهم کردن جایگزین‌های سالم و قانونی با همان کیفیت مطلوب است، یعنی تولیدات داخل جوابگوی خواسته و نیاز مصرف‌کنندگان باشند. بحث دیگر توجه به رفاه مربیان است چون عملا از این روش برای تکمیل درآمد و تامین زندگی‌شان استفاده می‌کنند و نمی‌دانم تا چه حد با بگیر و ببند و کنترل‌های قانونی قابل اصلاح است. اگر مکمل‌ها فقط در فروشگاه‌های خاص یا داروخانه‌ها فروخته می‌شد، این مشکل با نظارت بر مراکز توزیع به راحتی قابل حل بود ولی الان توزیع اصلی در پستو یا زیرزمین باشگاه‌های بدنسازی است. یک راهکار نهادهای نظارتی و سیاست‌گذار این است که مرتب روی مکان‌‌های غیرداروخانه‌ای توزیع کننده نظارت داشته باشند ولی بودجه و نیروی زیادی لازم است و عملا  نمی‌توان همه سالن‌‌ها و باشگاه‌های ورزشی را کنترل کرد. این نکته را هم در نظر داشته باشیم که مساله مهم این حوزه تعارض منافع است چون بعضی از مربیان به صورت مستقیم با مراکز پخش و فروش مکمل‌های قاچاق در ارتباط هستند و ورزشکار را به همان محل هدایت می کنند. حتی با وجود آموزش و اطلاع‌رسانی این احتمال هست که مثلا مربی به ورزشکار بگوید مطالبی که درباره تولیدات داخلی یا مضرات کالای قاچاق گفته می‌شود واقعیت ندارد و موفقیت ورزشکاران دیگر را به عنوان دلیل و مثال مطرح کند. بنابراین مشکل را نمی‌توان در سطح زیرمجموعه یک وزارت‌خانه حل کرد و باید قوه قضاییه، وزارت ورزش و جوانان و حتی وزارت اقتصاد درگیر باشند و بسته‌های آموزشی با تاثیرگذاری بیشتر در فضاهای متفاوت منتشر شود. از سوی دیگر نباید فقط به یک رسانه اکتفا کرد خصوصا که الان خیلی از مردم اطلاعات خود را از رسانه‌های رسمی نمی‌گیرند و همچنان تاکیدم بر آموزش چهره به چهره و از طریق خود مربیان و ورزشکاران فاقد تضاد منافع است.

 

  • به نظر شما تولیدکنندگان داخلی هم می‌توانند در این زمینه نقشی داشته باشند؟

بله. هر چند پیش و بیش از هر چیز سازمان‌های متولی کشور باید برابر این انگیزه‌ها مقابله و اقدام موثری داشته باشند، در عین حال رسالت و مسئولیتی را هم برای تولیدکنندگان داخل می‌بینم. شرکت‌های سازنده به جای آن‌‌که صرفا محصولشان را تبلیغ کنند باید درمورد ویژگی‌های مثبت این محصولات و مقایسه آن‌ها با محصولاتی که در بازار کشور عرضه می‌شود، کارهای علمی انجام دهند و آن‌ها را منتشر و به مصرف‌کننده ثابت کنند. یک روش دیگر این است که کیفیت محصولات داخلی را بالا ببریم، اثربخشی و ایمنی آن‌ها را ثابت کنیم و حتی در سطح رسانه‌‌ها سفرایی مانند ورزشکاران حرفه‌‌ای داشته باشیم که بگویند اثر این مکملها را دیده‌اند و مکمل داخلی ارزش هزینه و پولی که برایش پرداخته شود، دارد. تولیدکنندگان باید دانش و آگاهی ورزشکاران و مربیان را در زمینه استفاده از مکمل‌ها بالا ببرند تا توجه‌شان به محصولات داخلی بیشتر شود و نتیجه آن کاهش اقبال به کالاهای قاچاق و غیرمعتبر باشد که به مراتب از تولیدات داخلی گران‌تر هم هستند.

 

  • فکر می‌کنید چرا تولیدات داخلی هنوز آن‌طور که باید و شاید بین ورزشکاران جایی باز نکرده‌اند؟

ما برای حمایت از تولید داخل راه ورود بعضی از محصولات برند را بسته‌ یا آن‌قدر هزینه‌اش را بالا برده‌ایم تا برای تولید داخلی امکان رقابت ایجاد کنیم ولی ممنوعیت کامل، نمی‌تواند جلوی وارد شدن فرآورده‌ها را به‌ طور کامل بگیرد، بخشی از نیاز بازار به شکل قاچاق تامین می‌شود و بعضی ورزشکاران هم از اقوام و دوستان‌شان می‌خواهند در سفر به ایران برایشان مکمل بیاورند. ممنوعیت به بهانه حمایت از تولید داخل همان اتفاقی را رقم می‌زند که در شرکت‌های خودروسازی ما افتاده است، به آن‌ها سوبسید می‌دهیم و به دلیل نداشتن رقیب نیازی به افزایش کیفیت خود نمی‌بینند، مشتریان خودشان را دارند و آن‌ها هم معمولا ناراضی هستند. به نظر من با اجازه دادن به واردات، شرکت‌های داخلی هم مجبور می‌شوند استانداردهای خود را بالا ببرند و چون قیمت تمام شده‌شان کمتر است نسبت به محصول خارجی امتیاز قیمت دارند و می‌توانند با آن رقابت کنند. باید اجازه بدهیم محصولات خارجی در یک جریان آزاد وارد شوند ولی ما راهکارهای حمایتی از تولیدات داخلی را بیشتر کنیم، با برنامه‌‌های علمی و بررسی اثربخشی، آن‌ها را معرفی کنیم، استانداردهایمان را بالا ببریم و در این زمینه فرهنگ‌سازی هم داشته باشیم، در نهایت خود مشتری انتخاب خواهد کرد.

 

  • آیا به نظر شما هم کیفیت یا اثر محصولات داخلی با مکمل‌های خارجی خیلی متفاوت است؟

با توجه به این‌که تحقیقی در این مورد نداشته‌ام نمی‌دانم کیفیت و اثربخشی مکمل‌های داخلی نسبت به محصولات خارجی چه تفاوتی دارد و چه بسا در بعضی موارد بهتر هم باشد ولی وظیفه تولیدکننده داخلی است که هم‌آوردی خودش را به مصرف‌کننده ثابت کند. از طرفی تولید تحت لیسانس هم می‌تواند در کشور مورد استقبال بگیرد، وقتی ورزشکار بداند یک محصول اصل با برچسب اصالت و قیمت مناسب در دسترس است، احتمالا سراغش می‌رود. نکته مهم این است که عرصه رقابت فراهم شود تا تولیدکننده داخلی کیفیت و استاندارد محصولاتش را بالا ببرد. در این میان بعضی مکمل‌های داخلی با کیفیت هم به عنوان مکمل خارجی فروخته می‌شوند که یک کار غیرقانونی است و نهادهای نظارتی باید حساسیت بیشتری به آن داشته باشند و همان‌طور که با قاچاق برخورد می‌کنند به این رفتار هم واکنش داشته باشند.

 

  • شما به عنوان یک متخصص پزشکی ورزشی چه توصیه‌ای برای ورزشکاران دارید؟

یکی از مشکلات این است که شناخت ورزشکاران درمورد مکمل‌‌ها درست و کامل نیست. مثلا تصور می‌کنند چون وارد یک باشگاه خاص شده‌اند باید مجموعه مکمل‌های خاصی را هم مصرف کنند ولی خیلی اوقات این کار دور ریختن پول است چون با تغییر تمرین و الگوی تغذیه‌ای، می‌توانند به بعضی هدف‌های ورزشی خود برسند. هر چند این واقعیت با تجارت مکمل در تضاد است ولی به نظر من درصد زیادی از مکمل‌ها برای ورزش لازم نیستند و بدون این‌که اثرگذاری خاصی داشته باشند از بدن دفع می‌شوند و فقط هزینه هدر می‌رود. نکته دیگر این است که مربی فاقد دانش مناسب نباید تنها مرجع اطلاعات ورزشکاران باشند و حتی سایت‌های معتبر علمی، متخصصان تغذیه، داروسازان و… می‌توانند راهنمایی بهتری داشته باشند که چه مکمل و چه برندی انتخاب و مصرف شود. افراد قبل از مصرف مکمل اطلاعات روی بسته را بخوانند و بدانند محتوی چه موادی است. حتی در بعضی برندهای خارجی از داروهای غیرمجاز استفاده و روی برچسب بسته نوشته می‌شود ولی ورزشکار بدون اطلاع آن‌را مصرف می‌کند. ورزشکاران برای اطمینان از اصالت و کیفیت مکملی که می‌خرند، حتما به برچسب روی آن دقت کنند و مطمئن شوند محصول از مبادی قانونی وارد شده یا تولید داخل است چون در غیر این صورت مضراتش می‌تواند بیشتر از فواید آن باشد.

 

  • مصرف مکمل‌ها تا چه حد برای ورزشکاران اثربخش هستند ؟

واقعیت این است که نظارت بر مکمل‌های ورزشی در هیچ جای دنیا به اندازه دارو نیست و سازمان غذا و دارو هم وظیفه ای برای بررسی اثربخشی مکملها ندارد. از آن‌جا که مکمل جزو فرآورده‌‌های خوراکی دسته‌بندی می‌شود فقط استاندارد ساخت و ایمنی و بی‌خطر بودن آن‌ها بررسی می شود. در حالی‌که درمورد دارو غیر از ایمنی، اثربخشی هم بررسی می‌شود و اگر بخواهم صادقانه بگویم درصد بسیار بالایی از مکمل‌های ورزشی در واقع اثر خاصی ندارند و فقط تعداد محدودی که از نظر سطح شواهد علمی در رده الف هستند، می‌توانند اثری قابل توجه داشته باشند. البته با توجه به حجم تبلیغات گسترده‌ای که اقتضای این بازار بزرگ است، قبولاندن چنین واقعیت‌هایی به ورزشکاران و مربیان بسیار دشوار است.




با قراردادهای تحت لیسانس به دانش روز و خودباوری رسیده‌ایم

دکتر شهروز سرفرازی فارغ‌التحصیل داروسازی دانشگاه آزاد است که پس از گذراندن دوره طرح خود  از سال ۱۳۷۶ وارد صنعت داروسازی شد و تا سال 87 در شرکت‌های، روزدارو و مداوا مشغول به کار بود. سپس به شرکت داروسازی کوبل پیوست. به گفته ایشان همواره طی این سال‌ها در سمت مدیر آزمایشگاه یا مسئول فنی مشغول به کار بوده یا از دور دستی بر تحقیقات دارویی داشته اما پس از پیوستن به کوبل به‌طور خاص در بخش داروهای تحت لیسانس فعالیت کرده است تا جایی که کارشناسان محقق شدن این امر از نقطه شروع تا نهایی در این شرکت را نتیجه تلاش‌های او می‌دانند.

 

  • می‌خواهیم از دیدگاه تخصصی و کارشناسی شما بدانیم به چه دلایلی به داروهای تحت لیسانس نیاز داریم و ایراد و نقاط قوت و ضعف این روش را چه مواردی می‌دانید؟

سال ۱۳۷۸ که به مجموعه کوبل دارو پیوستم، برنامه‌ای برای تولید داروهای تحت لیسانس داشتند و روش‌شان این بود که واحدی به نام واحد صنعت ایجاد کنند و یک نفر مدیریت آن‌را تا راه‌اندازی کامل به عهده بگیرد. من در ابتدای ورود به‌عنوان مسئول فنی کوبل دارو مشغول شدم و آن زمان همکاران دیگری هم در این حوزه بودند که با تمام قوا ما را حمایت می‌کردند، مانند خود مهندس معماریان. این کار بزرگ در آن زمان برای شرکت و کشور، اقدامی تازه بود که امید می‌رفت در مسیر درستی قرار بگیرد و ثمر بدهد. از سالی که من به کوبل دارو پیوستم تقریبا تمام تجربه‌ام در زمینه تولید تحت لیسانس، تولید قراردادی، تکنولوژی ترنسفر و انتقال دانش فنی بود. داروهایی هم که تولید کردیم، پلویکس داروهای شرکت صنعتی فرانسه، تکسوتر، دپاکین، تلفست و استیلنوکس بودند، برای کِلِیزو هم اقداماتی را شروع کردیم ولی متاسفانه  نتوانستیم آن‌را تا مرحله تولید جلو ببریم.

در واقع بررسی موضوع تولید تحت لیسانس در ایران را باید در یک شرکت نمونه مثل کوبل بررسی کنیم. کوبل دارو، شرکتی است که تولید تحت لیسانس خود را از شرکت سانوفی گرفته‌ است و قرارداد آن‌را  با شرکت‌های تولید داخل می‌بندد. اگر امکانات تولید در شرکت داروسازی دکتر عبیدی باشد (که الان جزو مجموعه کوبل داروست) و فقط می‌تواند داروهای جامد مثل قرص‌ها را شامل شود، به این شرکت می‌سپارد و اگر در این حوزه نباشد طبعا با شرکت‌هایی قرارداد می‌بندد که خط تولید آن‌را داشته باشند.

  • دو نقد اصلی به داروهای تحت لیسانس و این حوزه وارد می‌شود، یکی این‌که لایسنسورها معمولا در حد Secondary packaging با طرف ایرانی قرارداد می‌بندند که به نوعی واردات محسوب می‌شود و  دیگر اینکه لایسنسورها تولیدکننده‌های مواد اولیه خودشان را دارند که باعث میشود در زمینه تولید مواد اولیه در صنعت داخلی کار نکنیم. بنابراین سوال این‌جاست که حمایت از تولید ملی چه میشود؟ موضع شما به این نوع نقدها و مخالفت‌ها چیست؟

به نظر من  اتفاقا قراردادهای عادلانه‌ای بسته می‌شود چون به هر حال وقتی به‌طور مثال ما با شرکت سانوفی قرارداد می‌بندیم، هر دو طرف باید سعی کنند منافع خودشان را در آن بگنجانند. در ابتدا قرارداد یک جور مجادله است و باید به یک نقطه بهینه برسد که هر دو طرف آن‌را قبول کنند. این مساله را تا حدی می‌پذیرم که وقتی در تجربه اول با یک لایسنسور قرارداد تحت لیسانس می‌بندید، ممکن است در بعضی موارد ندانید پایتان را کجا می‌گذارید. فرد بی‌تجربه ممکن است ناپختگی‌هایی داشته باشد ولی برای قراردادهایی که شرکت ما بسته است، از ابتدای امر یک واحد حقوقی داشتیم که به ما کمک می‌کرد و تجربه خیلی خوبی در این زمینه داشت و مهم‌تر آن‌که در طول این سال‌ها شرایط بهبود پیدا کرده است به این معنا که شرکت لایسنسور می‌خواهد فرآورده خودش را این‌جا تولید کند. پس اگر شما از شرایط راضی نباشید یا به هر حال دلیل طرفین راضی نباشند به آن هدف غایی نمی‌رسند. شاید بعضی موارد هم بوده که ما توانسته‌ایم در قراردادهای بعدی‌مان شرایط را ارتقا دهیم و پیشرفت کنیم. به هر حال قراردادها بندهای بازنگری و بازبینی دارند و هرکدام برای مدتی منعقد می‌شوند و سپس  باید به تناسب داروی جدید، وارد پروتکل جدید شد. قراردادهای ما به این شکل بوده‌اند که یک قرارداد کلی برای تامین و ارتقاء کیفیت داشتیم و به مرور آن‌ها را در هر مرحله تغییر دادیم، مثلا قرارداد مرحله بسته‌بندی با مرحله تولید فرق می کرد و اتفاقا آن‌را بیشتر با ضوابط داخلی خودمان هماهنگ می‌کردیم. در واقع ممکن است درمورد یک شرکت بی‌تجربه چنین چیزی اتفاق افتاده و قرارداد به نفع طرف ایرانی نبوده باشد ولی فکر می‌کنم الان بعد از حدود ده-دوازده سال کار دانش خوبی در شرکت‌ها فراهم شده و دقیقا می‌دانیم محدودیت‌های ما کجاست، بهتر است چه بندی از قراردادمان را طور دیگری بنویسیم و همه جزییات را لحاظ می‌کنیم.

 

  • آیا تا به حال شرکت لایسنسور به شما مجوز صادرات محصولتان را داده است؟‌ دست‌کم در حد صادرات به کشورهای همسایه؟

باید شرایط و زمینه صادرات را در نظر بگیریم، مهم است که در کدام مرحله از کار در این مورد صحبت می‌کنیم، به صراحت می‌گویم وقتی همکاری با این شرکت‌های لایسنسور را آغاز کردیم ارزش‌ افزوده تولید تحت لیسانس را از شرکت‌‌هایی که از طرف لایسنسور برای بازدید می‌آمدند، گرفتیم. قطعا آن زمان سطحی از GMP و CGMP از نظر فضاهای تولید، مراحل تولیدی، سطح احراز صلاحیت کیفی و اعتبارسنجی را داشتیم که زیرساخت کیفیت محسوب می‌شوند اما هنوز در همه شرکت‌های دارویی ایران زیرساخت استاندارد جهانی کیفیت جا نیفتاده‌ است. به هر حال ما این دانش و این توانمندی را به دست آوردیم که به راهنماهای مرجع جهانی دسترسی داشته باشیم و نمی‌توانم بگوییم وقتی که شروع به کار کردیم علم آن وجود نداشته است و به همین دلیل متضرر شدیم، واقعیت این است که در خیلی از حوزه‌ها ضعف داشتیم چون در مواردی تفسیر خودمان را پیاده کرده بودیم اما حضور یک لایسنسور مثل یک مربی با تجربه به ما کمک کرد تا شهامت آزمون و خطا پیدا کنیم و از طرفی راهنمایی شویم تا با کمترین هزینه و در کوتاه‌ترین زمان، بیشترین دستاورد را داشته باشیم که به نظر من دستاورد کمی نیست.

 

  • و معمولا موفق بودید که از packaging به API و گرانول و مراحل بعدی برسید؟

بله. اولین تاریخ بسته‌بندی که برای کلویکس تولیدی ما صادر شده است به سال 88 برمی‌گردد. یکی از چالش‌هایی که آن زمان داشتیم و نباید فراموش شود، نداشتن مقررات و قانون‌ مدون در این زمینه بود اما الان چنین مقراراتی با پشتوانه ده سال تجربه داریم و این طور نیست که سازمان غذا و دارو ناگهان با ۴-۵ داروی تحت لیسانس روبه‌رو شود. در واقع ما طی این مدت توانستیم با وزارتخانه همفکری کنیم که نتیجه‌اش مدون و مستند شدن قوانین بود. فرض کنید سال‌ها کلویکس را وارد می‌کردیم و براساس قوانین وزارتخانه چون این دارو تولید داخلی مشابه داشت، مجوز واردات حداقلی به برندهای مرجعی داده می‌شد که از قبل در بازار حضور داشتند، با این حال وقتی ما کار ثبت را شروع کردیم، گفته شد واردات به ثبت نیاز نداشته است؛ یعنی با این‌که داروها فراورده‌های شرکت‌های مرجع بودند، همگی تاییدیه‌های بین‌المللی هم داشتند. به همین خاطر به ما اعلام کردند که اصلا CTD آن داروها را نخوانده و در آن غور نکرده‌اند و الان نمی‌دانند که ما قصد تولید چه دارویی داریم؟! بنابراین مجبور شدیم از ابتدا CTD ها را بخوانیم که خودم این کار را انجام دادم، آنها را آماده کردم و حتی برای رسیدن به این نتیجه که روی بسته‌بندی، چه بنویسیم رفت و آمد زیادی شد تا این‌که توانستیم ضوابط را پیاده کنیم. می‌خواهم بگویم از زمان پیوستن من به کوبل دارو تا وقتی مجوز بسته‌بندی را گرفتیم، همواره در حال تلاش و کار بودیم و ساکت ننشسته بودیم. از آن طرف چالش دوم هم‌زبان نبودن ما با شرکت‌های چندملیتی بود، یعنی بعضی از اصطلاحاتی که ما در صنعت دارو استفاده می‌کردیم با بعضی از اصطلاحات مورد استفاده آن‌ها همخوانی نداشت و هم‌زبان کردن صنعت ما با صنعت روز دنیا نیز مطرح بود. فرض کنید مفهومی که شما از واژه پروتکل در ذهن دارید با مفهومی که من دارم و آن‌چه لایسنسور برداشت می‌کرد، متفاوت است و مدتی طول کشید تا هم‌زبانی ایجاد شود. غیر از این همزبانی‌ها تطبیق ضوابط با همدیگر یک مشکل دیگر بود یعنی ما باید از یک طرف برای لایسنسور توضیح می‌دادیم ضوابط ایران چیست و از آن طرف آن‌ها به ما می‌گفتند ضوابط خودشان چیست؟ چه مدارکی را بر اساس آن ضوابط آماده کرده‌اند، چه چیزهای بیشتری باید آماده شود یا چه چیزهایی باید تغییر کند و همچنین کجای کار باید کدام استاندارد دنبال شود؟

غیر از این موارد، در فاصله بین دریافت مجوز بسته‌بندی تا تولید نهایی، دائما در حال بهینه‌سازی محیط تولید بودیم از ورودی‌های اتاق‌ها گرفته تا همه موارد دیگر که لازم بود تغییر پیدا کنند، چون سیستم کیفیتی که آن زمان در شرکت‌های دارویی عبیدی فراهم بود، مورد نظر و تایید شرکت‌های اروپایی نبود، مثلا سیستم ما کیلین کوریدور بود ولی آن‌ها شکل دیگری را ترجیح می‌دادند. هر چند شرکت عبیدی یک شرکت قدیمی با سطح بالای فرهنگ و دانش افراد بود ولی تکنولوژی ساخت فضاها و مهندسی مربوط به نزدیک هفتاد سال قبل برمی‌گشت و به‌روز نشده بود و آن تغییرات و بهسازی مدت زیادی طول کشید. مثلا ورودی‌ها را جدا کردیم و برای این کار مجبور شدیم اصلاحات ساختاری و مهندسی داشته باشیم و برای به دست آوردن صلاحیت کیفی و اعتبارسنجی کارهایی انجام بدهیم. دانشی که طی این چند سال و در این روند به شرکت‌های دارویی اضافه شد، واقعا ارزش زیادی داشت. الان دانش ما فقط در زمینه به‌روز کردن فضاها نیست و تیم‌های مهندسی داریم که زمینه کاری را می‌شناسند و می‌دانند باید چه چیزی طراحی کنند که  منطبق با ضوابط روز دنیا باشد. مهندسان ما این دانش را جذب کردند، تعمیق بخشیدند، توسعه دادند و بهینه کردند و از همه مهم‌تر بومی‌سازی کردند و این‌ موارد چیزهایی نیست که بخواهیم نادیده بگیریم و بگوییم اتفاقی نیافتاده است.

 

  • بنابراین به نظر شما اگر قرارداد درست باشد، خیلی از موانع و مشکلات رفع می‌شود؟

اگر قصد و هدف طرفین درست باشد و تعامل درستی ایجاد شود، این اتفاق می‌افتد و همچنان فکر می‌کنم این نتیجه را هم مدیون قراردادهای درستی هستیم که بسته بودیم و هم تلاش و حسن نیتی که هر دو طرف داشتند. مثلا وقتی به ما گفته شد ایراد GMP دارید فقط نظاره‌گر نماندیم و هر کاری از دستمان برمی‌آمد انجام دادیم تا به آن حدی از استاندارد برسیم که شرکت لایسنسور هم با اعتماد برندش را در اختیارمان بگذارد و به ما اجازه تولید از مرحله API بدهد. باز هم می خواهم بگویم شاید علت این‌که هرگز نتوانسته‌ایم در زمینه صادرات موفق شویم به مسائل کیفی برمی‌گردد. مشکل شرکت سانوفی این نبود که نمی‌خواست از ایران به کشورهای خارجی، حتی به کشورهای منطقه‌ صادرات نداشته باشد، مساله این بود که تاکید داشت اگر می‌خواهید صادرات داشته باشید باید کارخانه‌های شما GMP های ما را داشته باشند. چطور است که وقتی ما می‌خواهیم دارویی را وارد کنیم، سایت آن‌را بازدید می‌کنیم یا از آن‌ها می‌خواهیم که تاییدیه FDA یا EMA ارائه کنند اما همین توقع را از آنها نداریم؟ واقعیت این است که هرچند توانسته‌ایم در کشور خودمان سطح GMP شرکت‌ها را ارتقا بدهیم هنوز بسیاری از شرکت‌های ما این آمادگی را ندارند که از مراجع بین‌الملل دعوت کنند تا برای بازدید بیایند و حتی بتوانند تاییدیه بگیرند. نمی‌گویم الان امکاناتش را نداریم، شاید بعضی شرکت‌ها چنین امکاناتی داشته باشند ولی متاسفانه شرایط کشور طوری است که نمی‌توان برای بازرسی و گرفتن استاندارد بین‌المللی اقدام کرد.

  • آیا شما و همکارانتان طی این سال‌ها در دوره‌های آموزشی شرکت کرده‌اید؟

بله، تعداد زیادی دوره‌های آموزشی برگزار شد که نه فقط دکترهای داروساز و مدیران بخش‌ها در آن‌ها شرکت کردند، حتی در حد نفرات خط تولید، تکنسین‌های ماهر و کارشناسان ما به سایت‌های فرانسه، انگلیس و خیلی سایت‌های مختلف دیگر اعزام شدند، کار را دیدند و بخش زیادی از عملیاتی که باید انجام دهند را همان جا حین کار از هم رده‌های خارجی خودشان آموزش دیدند و دقیقا همین نتایج، مواردی است که به راحتی به دست نمی‌آید. به عنوان مثال بسیاری از خریدهایی که در زمینه‌های مختلف صنعت داشتیم، برای سیستم‌های آب، برای HSE که خیلی مد نظر همکاران ما بود و به‌ویژه برای تکسوتر که یک داروی سایتوتک است، از متخصصان فن دعوت کردیم که در مجموعه حاضر شدند و نیروهای ما از پایین‌ترین سطح تا سطح مدیران ارشد، ساعت‌های زیادی آموزش دیدند. این موارد سرمایه‌های ماندگار کشور ماست، حتی اگر این افراد در سمت و جایگاهی که در شرکت تابعه‌شان دارند، باقی نمانند و جابجا شوند، تا روزی که حضور دارند، این اطلاعات و دانش در اختیار صنعت داروی کشور ماست و در زمینه فنی و مهندسی از آن بهره می‌بریم. حتی  می‌خواهم بگویم الان مهندسان آموزش‌ دیده‌ای داریم که قادر هستند بهترین طراحی را با GMP روز دنیا انجام دهند و حرف  و کارشان همه جا خریدار دارد.

  • در پایان جمع‌بندی شما از مسیری که تولید تحت لیسانس تا الان طی کرده، چیست؟

فکر می‌‌کنم تولید تحت لیسانس دانشی بوده که جذب کرده‌ایم، در صنعت‌مان نهادینه شده است و خیلی خوب از آن استفاده کرده‌ایم که باعث شده یک خودباوری در ما ایجاد شود. از آن سو همکاری‌های خیلی خوبی بین صنعت و وزارت بهداشت در زمینه نگارش ضوابط جدید، داروهای روزآمد، قوانین و مقرراتی که باید در حوزه‌های جدید حاکم باشد، به وجود آمده است که همه اینها ارزش افزوده و بسیار با اهمیت و مفید است. فکر می‌کنم  وزارت بهداشت هم همزبانی بیشتری با صنعت داروسازی روز دنیا و استانداردهای آن پیدا کرده است. این خودباوری نیز در صنعت به وجود آمده است که می‌تواند دستوالعمل و شیوه‌نامه‌های جدید برای داروها و حوزه‌هایی بنویسد که قبلا وارد آن نشده بود. لایسنسوری هم کنارش نیست که بخواهید در نوشتن آن دستورالعمل‌ها و اثبات خود کمکش کند، پس نباید ارزش آن‌را  نادیده بگیریم. همچنین  باب مذاکره‌ای با وزارت بهداشت نه مذاکره به مفهوم مذاکره، بلکه به مفهوم تبادل نظر علمی مبتنی بر شواهد باز شده است.

از طرفی تولید تحت لیسانس فقط روی دانش ما موثر نبوده بلکه روی رقبای ما در صنعت هم تاثیر گذاشته واستاندارد جدیدی را مطرح کرده است. الان اگر کسی بخواهد یک دارو مانند تکسوتر یا داروی ضد سرطان تولید کند، باید بتواند با داروی تکسوتر موجود در بازار رقابت کند چون استاندارد جدیدی تعریف شده و معیار و استاندارد بالاتر رفته که به نظر من این موارد امتیازات مثبتی است.

 




پرونده تحت لیسانس دارو، از تعریف تا تعارف

 

تحت‌ لیسانس یک روش تولید مرسوم در صنایع مختلف است و با امضای قرارداد بين دو شركت از دو كشور متفاوت شکل می‌گیرد که معمولا كشور دوم سطح دانش فنی و تكنولوژی پايين‌تری از طرف اول دارد؛ هرچند تقاضای كالای توليدی در كشور طرف دوم بالاست ولی هر دو کشور باید تولیدکننده باشند. در این نوع قرارداد تا پايان دوره قرارداد توليد دانش فنی و تكنولوژیک از کشور اول به کشور دوم با نظارت نمايندگان شركت اول و حفظ نام تجاری آن، واگذار می‌شود. معمولا حداقل زمان این نوع قراردادها پنج سال است و شركت‌های صاحب دانش فنی در دوره‌ای به اين روش روی می‌آورند كه محصولشان در چرخه عمر بازار خود در یک دوره افول قرار داشته باشد.

سابقه تولید تحت لیسانس دارو در ایران به قبل از انقلاب و حضور شرکت‌های چندملیتی در کنار تولیدکنندگان کم‌شمار داخلی برمی‌‌گردد که در مجموع ۲۵ درصد داروی مورد نیاز کشور را تامین می‌کردند. نکته قابل توجه حضور برندهای معروف و معتبری مانند فازیر، هوخست، بایر در بین این شرکت‌های خارجی بود.

پس از انقلاب تغییر رویکردها در همه زمینه‌ها و نوع نگاه به تولید، شامل حال دارو هم شد و یکی از نتایج این بود که شرکت‌ها و کارخانه‌های بزرگ داروسازی داخلی و خارجی فعال در ایران، مصادره شدند و حتی کارخانه‌های تحت لیسانس زیرمجموعه دولت قرار گرفتند. بعضی از انتقال‌ها به‌صورت رایگان و در واقع مصادره شدند و بعضی دیگر با هزینه‌های نسبتا گزافی در اختیار مدیران دولتی قرار گرفتند چون صاحبان قبلی با طرح دعوای حقوقی در دیوان لاهه، دولت وقت ایران را وادار به پرداخت هزینه و به‌نوعی خرید کارخانه‌های خودشان در کشور ما کردند. هر چند پیش از انقلاب نیز داروی ژنریک به نوعی مطرح شده بود ولی پس از این مصادره و واگذاری‌ها و تغییر نوع نگاه به تولید، این طرح پر رنگ و روش اصلی تامین داری کشور شد.

نکته دیگر توقف تولید تحت لیسانس بود که ممنوعیت آن سال‌ها ادامه پیدا کرد و با انتقادهایی همراه شد. یکی از دلایل نقد این ممنوعیت، افزایش قاچاق برندها و بدتر از آن عرضه داروهای تقلبی در پی توقف هر نوع واردات و عرضه داروی خارجی بود. پس از دو دهه بار دیگر شرکت‌های ایرانی کم کم به سمت تولید تحت لیسانس دارو رفتند که مخالفان و موافقان خود را دارد. اولین نقد به این روش، فرآیند طولانی آن و نیز واردات به نام تولید تحت لیسانس است، در حالی که بعضی تولیدکنندگان می‌گویند حتی با واردات بالک، می‌توان به ارتقای تولید داخل کمک کرد، مخالفان معتقدند در این روش هیچ انتقال تکنولوژی صورت نخواهد گرفت و در نهایت فقط واردکننده خواهیم شد. یک نقد مشترک مخالفان و موافقان نبودن مقررات و سیاست مشخص در این زمینه است که به نوعی زیرمجموعه اجرایی نشدن سیاست ملی دارویی کشور به حساب می‌آید.

در مجله غذا و دارو، پرونده‌ای را گشوده‌ایم که ضمن طرح مقاله‌ها و نظرات کارشناسی درباره تولید تحت لیسانس با فعالان داروسازی کشور و کسانی که به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم با تولید درگیر هستند، گفت‌وگو می‌کنیم. درمصاحبه‌ها و مطالب همراه آن، موضوع «تولید تحت لیسانس» در صنعت دارو بررسی می‌شود تا تعریف و چشم‌انداز مناسبی به این موضوع پیش روی خوانندگان نشریه تخصصی غذا و دارو قرار گیرد.

دکتر مرتضی آذرنوش یکی از پیشکسوتان صنعت داروسازی ایران است که با ورود به دانشگاه تبریز و گذرندان دوره تحصیلات داروسازی وارد این عرصه شد.

او پس از پایان دوره تحصیلی، فعالیت خود را به عنوان نماینده علمی شرکت‌های دارویی چندملیتی آغاز کرد و بعد از انقلاب با همراهی پیشکسوتان دیگری همچون دکتر مرتضی نیلفروشان دکتر غلامحسین نیک‌نژاد طرح ژنریک دارویی ایران را تدوین و پیاه‌گذاری کردند. دکتر آذرنوش پس از انقلاب مسئولیت‌های اجرایی متفاوتی مانند معاونت دارویی وزیر بهداشت، معاون دارویی سازمان صنایع ملی، سرپرست انستیتو پاستور ایران، مدیر کل و معاون دارویی، عضویت در شورای عالی دارویی کشور و… همچنین عضویت در فرهنگستان علوم پزشکی ایران را به عهده داشت.

دکتر مرتضی آذرنوش مدیریت شرکت‌های بزرگ دارویی مانند هلدینگ داروپخش، تی‌پی‌کو، اسوه، جابرابن حیان و… را نیز در سابقه فعالیت‌ها خود دارد. هلدینگ شفایاب با مدیریت دکتر مرتضی آذرنوش و در شرکت داروسازی مداوا که زیرمجموعه این هلدینگ است، از سال ۱۳۹۲ فرآیند تولید تحت لیسانس داروهای شرکت نووارتیس را آغاز کرده است که هم اکنون در مرحله گراناسیون قرار دارد.

با توجه به سابقه متنوع و طولانی دکتر مرتضی آذرنوش و از آن جا که ایشان یکی از بنیان‌گذاران طرح ژنریک است و در حال حاضر تولید تحت لیسانس را روش هوشمندانه‌ای می‌داند، در شروع پرونده تحت لیسانس با او گفت‌وگو کرده‌ایم.

 

تحت لیسانس مشروط، یک روش هوشمندانه تولید

  • سابقه تولید تحت لیسانس دارو در ایران به چه زمانی برمی‌گردد؟

اول باید این موضوع را در نظر داشته باشیم که تولید تحت لیسانس دارو فقط به کشور ما مربوط نیست با این تفاوت مهم که در کشورهای دیگر قوانین و ضوابط بسیار دقیق و تعریف شده‌ای وجود دارد و میزان درگیری هر کشور با توجه به شرایطش متفاوت است. در ایران سابقه تولید تحت لیسانس به قبل از انقلاب برمی‌گردد و حدود سیزده شرکت نمایندگی شرکت‌های خارجی بزرگی را داشتند و بخشی از محصولاتشان را به صورت تحت لیسانس تولید می‌کردند. در این میان چند شرکت بزرگ مانند لابراتوار «دکتر عبیدی»، «تولید دارو» و «داروپخش» و چند کارخانه کوچک، صنعت ملی داروسازی ایران را تشکیل می‌دادند. سال 1357 حدود 25 درصد تولید داخلی داشتیم و قسمت اعظم آن را شرکت‌های چندملیتی تامین می‌کردند که با برندهایشان در ایران حضور داشتند و مابقی داروی مورد نیاز (یعنی 70 تا 75 درصد) وارد می‌شد و همه تجارتی بودند.

  • بعد از انقلاب شرایط چه تغییری کرد؟

پس از انقلاب طرح ژنریک مطرح و اجرایی شد که جایی برای اسامی تجاری و طبیعتا نام‌های برند باقی نمی‌گذاشت و تمام کارخانه‌های قبلی در اختیار مدیران دولتی قرار گرفت. خود من سال 1359 اولین کسی بودم که مدیرعامل شرکت ایرانمهر -اسوه کنونی- شدم و همان سال به شرکت اسکووئیپ رفتم که الان به داروسازی «جابر ابن حیان» تغییر کرده است. هدف از این جابه‌جایی اجرای طرح ژنریک با تعریف آن زمانی‌اش و مهم‌ترین وظیفه، تداوم تولید بود. کار اصلی ما اجرا و استفاده از نام‌های ژنریک بود به این معنا که داروهای تحت لیسانس نام‌های تجارتی بگیرند ولی شرکت‌های خارجی – چه در تولید و چه در واردات- برابر این کار مقاومت می‌کردند. در واقع  اعزام مدیر و بعد هم به شکلی خریداری آن شرکت‌ها برای این بود که تولید تحت لیسانس ادامه پیدا نکند. در واقع پس از این‌که در دیوان لاهه یک دعوای حقوقی علیه ایران مطرح شد، ناچار شدیم آن‌ها را بخریم.

  • به نظر می‌رسد قبل از انقلاب هم تعریفی از ژنریک وجود داشته است؟

آن زمان هم تعریفی از ژنریک وجود داشت و با این‌که واقعا جای ادامه کار به آن شکل نبود، تداوم پیدا کرد تا این‌که بعد از مدتی متوجه شدیم اجرای منحصرا ژنریک pure generic  بدون وجه تمایز و افتراق بین داروها برای تشخیص هویت در داروخانه یا هنگام نسخه‌نویسی، باعث افت کیفیت می‌شود و باید  تعدیل‌هایی در طرح ژنریک داشته باشیم تا بتوانیم کیفیت داروها را تضمین کنیم و افزایش دهیم. من آن زمان عضو شورای عالی دارویی کشور بودم و از این فرصت استفاده کردیم تا تغییراتی ایجاد کنیم، یعنی باب تجارت دارو را روی بخش خصوصی باز کردیم که این کار به نوعی یک انقلاب دوباره در صنعت داروسازی به حساب می‌آمد، یعنی انقلاب اول طرح ژنریک و انقلاب دوم تغییر ابعاد ژنریک بود که در زمینه تولید داخلی به یک شیوه و در زمینه واردات به شیوه‌ای دیگر اجرا می‌شد.

  • شما آن زمان چه سمتی داشتید؟

عضو شورای عالی دارویی کشور بودم و بعدا معاون و مدیرکل دارویی شدم.

  • آیا در دوران مدیریت خود با اجرای این روند مخالف بودید؟

نه این‌که مخالف باشم، موظف بودم آن را بر اساس وظیفه و شغل سازمانی اجرا کنم بنابراین وقتی اواخر دهه هفتاد به همین سمت برگشتم باید دوباره از این فرصت استفاده و در تجارت دارو را به روی بخش خصوصی باز می‌کردم و این خودش یک انقلاب دوباره در صنعت داروی کشور بود. اگر بخواهم واضح‌تر بگویم، انقلاب اول اجرای طرح ژنریک و انقلاب دوم تغییر ابعاد ژنریک (با توجه به ورود بخش خصوصی به صنعت دارو) بود که در زمینه تولید داخلی به یک شیوه و در حوزه واردات به شیوه‌ای دیگر اجرا می‌شد، یعنی همه داروها برند تجارتی بودند تا زمانی که قرار شد دیگر برند تجارتی نداشته باشیم و به شرکت‌ها اعلام کردیم همه باید اسامی خودتان را به ژنریک تغییر دهید.

  • واکنش شرکت‌ها به این دستورالعمل چه بود؟

ابتدا شرکت‌ها متوجه موضوع نمی‌شدند، به عنوان مثال می‌پرسیدند با داروی والیومی که از شرکت روش (Roche) وارد می‌شود باید چه کنیم که می‌گفتیم روی بسته فقط دیازپام نوشته شود. بعضی از شرکت‌ها تمکین کردند و برخی نه و حتی در یک دوره مجبور شدیم سراغ شرکت‌های دیگری برویم که با ما همکاری می‌کردند اما اسامی‌شان جدید و کمی ناشناخته بودند و آن‌ها را جایگزین برندهای شناخته‌شده کردیم. سال 1378 با هدف ژنریک شدن تمامی محصولات، همه این موارد را جمع‌بندی و به شرکت‌های خصوصی اعلام کردیم باید در این امر مشارکت داشته باشند.

  • چنین خواسته‌ای محقق شد؟

زمان برد اما کم‌کم اتفاق افتاد، به طوری که با ورود شرکت‌های خصوصی به عرصه تولید داخلی کیفیت داروها متفاوت می‌شود، مثلا دیازپام  شرکت الف بهتر از شرکت ب است. بنابراین اوایل دهه هشتاد کم کم این نظریه مطرح شد که اجازه بدهیم داروی تولید داخل با نام برند داخلی -که به برند ژنریک معروف شده است- تولید و وارد بازار شود. این روش ادامه پیدا کرد تا این‌که اواخر دهه هشتاد گفته شد می‌توانیم بعضی از داروهای خارجی را که بین بیماران، پزشکان و داروسازان شناخته شده‌اند و جایگاه خوبی دارند داخل کشور و با همان کیفیت بسازیم و دیگر آن برند معروف را وارد نکنیم. اما این جایگزینی با چالش همراه بود، مثلا گلوکوفاژ یک داروی شناخته‌شده برای افراد دیابتیک بود که هم بیمار و هم پزشک آن را قبول داشتند، وقتی تصمیم گرفته شد به جای واردات آن، متفورمین را داخل کشور تولید کنیم، این تغییر برای خیلی افراد به‌ویژه بیماران قابل‌قبول نبود. با ممنوعیت واردات رسمی برندهای شناخته شده‌ای که پایگاه ذهنی و فرهنگی میان بیماران دارند، قاچاق آن دارو رواج می‌گیرد و همه برنامه‌ها را به هم می‌زند. از طرفی یک راه دیگر پیشنهاد شد که کمی فضا را بازتر کنیم و اجازه دهیم اقلام دارویی با برندهای شناخته شده، واردات محدودی داشته باشند که باز هم اختلال به وجود می‌آورد و به تولید داخلی لطمه می‌زند.

  • حتی اگر نوع مرغوب و با کیفیت آن‌را داشته باشیم؟

بله خیلی سخت است جلوی داروهایی گرفته شود که بین بیماران و جامعه پزشکی شناخته شده‌اند، یک‌باره بگوییم این برند دیگر در دسترس نیست و باید تولید ایرانی آن‌را مصرف کنید. خیلی افراد نمی‌توانستند از نظر روانی به داروهای جدید اعتماد کنند، از طرف دیگر وقتی جلوی واردات رسمی برندهای شناخته‌شده گرفته می‌شود، یک عده فرصت‌طلب و ابن‌الوقت به سرعت این برندها را به صورت قاچاق وارد می‌کنند و زمانی‌که درهای قاچاق باز شود لزوما به معنای ورود داروی اصل نیست و حتما مساله داروی تقلبی پیش می‌آید و نمی‌توان تشخیص داد دارویی که وارد بازار شده، ماده موثره داشته است یا نه؟ و با خداست که چه اتفاقی برای بیمار بیافتد. بنابراین کم کم این چرخش پیش آمد که داروهای باکیفیت و شناخته‌شده وارداتی، به نوعی در داخل تولید شود که هرچند ایده خوبی بود ولی هنوز چالش‌هایی باقی و اصلی‌ترین نکته اعتماد نکردن بیماران به این محصولات دارویی بود.

  • پس به نوعی واردات باید کنار تولید داخلی قرار بگیرد؟

بله اما حرف تولیدکننده داخلی این است که با واردات، جلوی مصرف داروی داخلی گرفته می‌شود و البته میزان واردات مهم است، این‌که 5% دارو وارد کنیم یا 10% یا درصدهای متفاوت دیگر مساله‌ساز است. این اختلاف‌ها در زمینه تولید داروهای تحت لیسانس و وارداتش نیز به همین شکل ادامه پیدا می‌کند. عده‌ای از همکاران و عزیزان که عموما افراد خیرخواهی هستند فکر می‌کنند باید جلوی تولید تحت لیسانس گرفته شود؛ قبل از چنین تصمیمی باید کاملا به عواقب آن آگاه باشیم و  اگر می‌خواهیم جلوی ورود کالاهای خارجی را با عنوان استقلال و خودکفایی بگیریم، نه‌تنها برای دارو بلکه برای همه کالاها عملی شود. اگر این تصمیم گرفته شد همه عوارضش را بپردازند نه این‌که من مدیر -چه مدیر دولتی و چه خصوصی- سراغ داروهای خارجی بروم و مردم عادی فقط به داروی داخلی دسترسی داشته باشند.

  • و در این شرایط، مساله قیمت‌گذاری هم مطرح می‌شود؟

بله، وقتی دارو وارد می‌شود، قیمت آن بین‌المللی و بر اساس تعاریفی است که در بازار دنیا وجود دارد و این مساله مطرح می شود که چون دارو وارداتی است، قیمت بالاتری دارد و به داروی تولید داخل قیمت کمتری داده می‌شود که نتیجه‌اش طرح یک دعوای جدید است و اختلافات بر سر تولید داروهای تحت لیسانس و وارداتش به همین شکل ادامه پیدا می کند. در اصل مشکل از جایی شروع می شود که یک دارو سال‌ها وارد می‌شده و بعد امکان تولید داخلی آن فراهم می‌شود.

  • چنین تصمیمی نیازمند یک هماهنگی بزرگ است!

بله اما مساله به طرح ژنریک و ابعاد آن هم مربوط است که سال‌های ابتدایی پس از انقلاب تمام داروها باید نام ژنریک می‌گرفتند و در دهه هشتاد خودش را نشان داد. بعد از آن برندهای ژنریک متنوع شدند که هر کدام متعلق به چند شرکت داروسازی بودند و باعث شد برندهای داخلی با هم رقابت کنند ولی این‌جا باید مقرراتی حاکم شود تا از آن روابط استفاده سوء تبلیغاتی نشود. اصرار بر تولید داخل از منظر استقلال و خودکفایی مطلوب است اما از نظر منافع فردی و سلامتی می‌تواند برای مردم مفید نباشد، مثلا ممکن است داروی داخلی روی یک بیمار به خوبی جواب ندهد ولی با طول درمان فرد با داروی دیگری کوتاه شود. این یک تصمیم ملی است که این داروها را وارد نکنیم و تحت لیسانس هم نسازیم ولی تبعات خاص خودش را دارد و می تواند ضربه‌های غیرقابل جبرانی به درمان و سلامت بیماران وارد کند.

  • نظر شما چیست؟

از نظر من تولید داروی تحت لیسانس یک انتخاب هوشمندانه است، وقتی قرار می‌شود در شرکتی  داروهای تحت لیسانس تولید شود، باید برند مورد نظر در ایران سابقه فرهنگی داشته باشد و مردم و پزشکان آن‌را بشناسند چون در غیر این صورت سراغ برندهای مطرح خارجی می‌روند که باز مساله قاچاق را پیش می‌آورد. از طرفی باید از این روش برای تولید داروهای خارجی که هیچ معادل و مشابهی ندارند، استفاده کنیم تا مردم از بهترین داروهایی که در دنیا ساخته شده‌اند، محروم نشوند؛ نه این‌که در کشورهای مختلف جستجو کنیم و ببینیم آیا اجازه تولید تحت لیسانس می‌دهند و داروی غیرمعتبری را تولید کنیم.

  • بنابراین شما اصرار و تعصبی روی تولید داخلی داروهایی که نوع مرغوب آن در دنیا در حال تولید است، به بهانه تولید داروی ملی ندارید؟

نه به هیچ وجه؛ چون وقتی می‌گوییم فقط تولید خودمان از نظر وجهه استقلالی خوب است اما از نظر منافع فردی و سلامتی می تواند برای آحاد ملت خوب نباشد. از طرفی ما هنوز در این زمینه مقررات تدوین‌شده‌ای نداریم و دچار دوگانگی در مقررات هستیم، این را هم اضافه کنم که طبق قانون برنامه نباید در فهرست داروهای بیمه نباید نام‌های برند وجود داشته باشد.

  • منظورتان دقیقا چه نام‌هایی است؟

برای درک این سیاست دوگانه باید کمی به گذشته برگردیم، سال ۱۳۶۰ به فلان داروی تولید داخل که تحت لیسانس کارخانه‌ای مانند هوف یا بایر ساخته می‌شد، ژنریک نمی‌گفتیم و به‌عنوان برند شناخته می‌شد ولی الان برند ژنریک تولید می‌شود و برند اصلی نیز تعریف خود را دارد. علی‌رغم منع قانونی با ادامه فشارها به وزارت بهداشت، در نهایت این وزارتخانه مجبور شد شش هفت قلم داروی برند، به فهرست بیمه اضافه کند. باز هم بحث مهمی که مطرح می‌شود، تعریف ژنریک است که این روزها دوباره عنوان شده و ما هم در فرهنگستان علوم پزشکی در گروه دارویی درگیر آن هستیم. نظر عده‌ای از اساتید و بزرگان این است که ژنریک باید با تمام ابعادش اجرا شود و حتی در اسناد بالاسری و مجموعه سیاست‌های ابلاغی از طرف مقام معظم رهبری، استفاده از داروی ژنریک به صراحت آمده ولی هیچ‌جا تعریف دقیقی از آن نشده است. یک بار این راه را رفته و ایرادهای زیادی دیده‌ایم و برای اجرای دوباره و ثمردهی باید روش قبلی تعدیل شود ولی این تعدیل، مقبول بعضی از دوستان نیست.

  • نظر این عده می‌تواند در مسیر تولید تحت لیسانس مانع ایجاد کند؟

بله، اسناد بالاسری صراحت ندارند، در حالی‌که تعریف ژنریک مشخص و چون از نظام‌های بیمه‌ای استفاده می‌کنند، مصرف این داروها در کل دنیا رو به افزایش است یعنی بیمه می‌تواند داروهای ژنریک را پایه و اساس تدوین فهرستش قرار بدهد و پزشکان موظفند از این فهرست استفاده و دارو تجویز کنند. از طرفی اگر مریض یا پزشکی داروی ژنریک یا برند خاصی بخواهد که پوشش قیمت آن در حد ژنریک نباشد، مابه‌التفاوت را خود بیمار می‌پردازد.

–        این روش الان در ایران اجرا نمی‌شود؟

کمابیش هست ولی تعریف شده نیست و برای این‌که به اجماع برسیم، سازمان‌های بیمه‌گری که بیش از نود درصد مردم را زیر پوشش قرار می‌دهند باید از نام‌های ژنریک استفاده کنند و قیمت‌گذاری ژنریک داشته باشند و صنعت داروسازی بتواند از وزارت بهداشت مجوز بگیرد و برندهای ژنریک را حتی با قیمت‌های متنوع تولید کند و اگر با این شرایط توانست داروهایش را بفرپشد و اگر نتوانست با نام ژنریک وارد بازار می‌شود. چنانچه همین موقعیت را درمورد تحت لیسانس در نظر بگیریم، یک طرف پیورژنریک قرار می‌گیرد و طرف دیگر استفاده از نام‌های اورجینال برند و تحت لیسانس که قابل ادغام نیستند.

  • به نظر شما وضعیت مواد اولیه در تولید تحت لیسانس چگونه است؟

نکته خیلی مهمی است که ما هم با آن درگیر بوده‌ایم، تحت لیسانس یعنی من با یک شرایط خاص قرارداد می‌بندم تا از همه نظر -ماشین‌آلات، مواد، روش ساخت، بسته‌بندی- تکمیل شوم، یعنی ویژگی‌‌ و شاخص‌های مواد همانی است که شرکت خارجی می‌گوید. بسته‌بندی را هم شامل می‌شود ولی تاکید دارند که موادتان را فقط از فلان منبع خاص بگیرید، به دو دلیلی یکی چون این Spec را این منبع می‌دهد و دیگری این‌که این شرکت را آدیت چهل و نه پریم کردم و از نظر من برای تولید تایید می‌شود. ما جایی را پیشنهاد می‌دهیم که همین مواد را به صورت خیلی عالی ارائه می‌کند، اما حرفشان این است که باید آن شرکت را هم آدیت کنیم و باید بتواند شرایط مورد نظر را در محیط کارش اعمال کند.

مشکلات از همین‌جا شروع می‌شود، چون پس از بازدید می‌گویند باید این سالن را جدا کنید، نیروها باید این‌طور باشند، هواسازها اشکال دارند و… ایرادهای عمده ای می‌گیرند که خیلی از شرکت‌ها تمکین نمی‌کنند و حاضر نیستند به خاطر یک شرکت همه چیزشان را به هم بزنند. البته بعضی مجموعه‌ها تفکر پیشرو دارند و با اصلاح و تغییر بر اساس شرایط جدید، می‌‌توانند نیازمندی‌های آن شرکت را پوشش دهند و کارهای دیگری نیز در کنار آن انجام دهند. ولی منظور این است که تامین مواد اولیه با مشخصاتی که لایسنسور می‌دهد الزامی است و برای تامین داخلی باید ابتدا شرایط  مطلوب آن شرکت را برای مواد اولیه تولید کشور خودمان فراهم کنیم. در این حیطه هم دو دسته تولیدکننده فعالیت دارند، API ‌ها خودشان مواد اولیه را می‌دهند یعنی هم لایسنسور هستند هم مواد اولیه را خودشان تولید می‌کنند و این نوع شرکت‌ها خیلی دیر با چنین تغییری موافقت می‌کنند، مثلا ما به شرکتی که با آن کار می‌کنیم اعلام کردیم، فویل را در داخل تولید می‌کنیم و آن‌ها هم قبول کردند اما چون روند آدیتشن سنگین بود، برای بازدید و تایید اقدام نکردند.

  • در چنین شرایطی راه حلی هم پیشنهاد می‌شود؟

ممکن است بگویند ما فقط یک شرکت در چین یا یک کشور دیگر تایید می‌کنیم و هرقدر توضیح دهیم به دلیل مسائل سیاسی نمی‌توانیم برایشان LC باز و پول منتقل کنیم، نمی‌پذیرند و می‌گویند باید خودتان را به آن‌ها برسانید! چنین مواردی جزو مشکلات و مسائل لاینفک موضوع تولید تحت لیسانس در ایران است.

  • اگر از این مشکلات عبور کنیم و داروی تحت لیسانس تولید شود، اجازه صادرات به شما داده می‌شود؟

شرکت‌های بزرگ و مهم کمتر این اجازه را می‌دهند و هرچه شرکت‌ بزرگ‌تر باشد، مقررات سخت‌تر می‌شود. زمان زیادی می‌برد ولی در هر صورت این‌ها جزو ارزش‌های تولید تحت لیسانس است که اگر انجام گیرد، صادرات می‌تواند بسیار مفید و سودده باشد. امکان ما برای مانور و اعلام شرایط کاملا به قدرت شرکت و چانه‌زنی بستگی دارد و ممکن است این وضعیت پیش بیاید که نه تنها نظر ما را برای صادرات به کشورهای همسایه، قبول کند حتی این فکر هم داشته باشد که اگر وارد این بازار شود می‌تواند جایی برای خود پیدا کند و چهار محصول دیگر هم اضافه کند و این امر کاملا قابل مذاکره است.

  • موضع سنديکای توليدکنندگان مواد دارويی، شيميايی و بسته بندی دارویی چیست؟

این سندیکا مخالف است ولی چون آن‌ها در گفت‌وگوی ما حضور ندارند، نمی‌توانم دلیل‌شان را توضیح دهم. از آن‌جا که دوستان فعال در سندیکای مواد اولیه دارویی را کاملا می‌شناسم و به آن‌ها علاقه دارم، می‌دانم انسان‌های شریفی هستند و همه  دغدغه ملی دارند اما بهتر است در مواضع خودشان تجدید نظر کنند.

  • این همه پافشاری موجب کدورت هم می شود، چرا؟

مجبوریم به دو مساله مراجعه کنیم، اول: قانون! وقتی گفته  شده شما می‌توانید داروی تحت لیسانس بسازید، هرکسی با گرفتن مجوز می تواند این کار را انجام دهد و شما نمی‌توانید به این افراد حمله کنید. اگر هم نقدی هست باید با وزارتخانه صحبت کنید. دومین موضوع: اخلاق! حقیقت این است که متاسفانه ظرفیت‌های کمی داریم، اولین نفر هم خود من هستم که هرجا مطابق طبع‌مان نباشد، اعتراض بی‌مورد و سلیقه‌ای می‌کنیم. در حالی‌که باید تحمل کنیم و اگر حرفی هم داریم آن‌را با دلیل و برهان و به مراجع صلاحیت‌دار انتقال بدهیم و اگر چیزی مخالف نظرمان است، قانون و اخلاق رعایت شود. دوستان سندیکای مواد اولیه می‌گویند  وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو اهلیت ندارند که در همه چیز دخالت کنند، فقط باید کیفیت را مشخص و ارزش را جای دیگری تامین کنند، ولی ما با این موضوع موافق نیستیم چون می‌پرسم کجای کار ما شبیه کل دنیاست که این بخش را چنین ببینیم؟ و به هیچ وجه موافق نیستم که  وزارت بهداشت کنار گذاشته شود چون فقط این وزارتخانه از همه شرایط مطلع است و اگر اختلاف و دعوایی پیش بیاید کسی نمی‌تواند با وزیر صنایع طرح دعوا کند که اطلاعات خیلی کمی دارند و حتی اسم داروها را نمی‌شناسند و عمدتا در بی‌خبری و کمبود اطلاعات اشتباهاتی دارند. مثلا امروز یک بخشنامه صادر می‌کنند که فردا باید اصلاح شود و اطلاعات کارشناسان را برای این موارد در نظر نمی‌گیرند.

–        در حقیقت شما با تولید تحت لیسانس داروها موافق هستید؟

همان‌طور که گفتم تولید تحت لیسانس داروها یک تصمیم ملی است. این را هم بگویم که با تولید تحت لیسانس به شکل مشروط موافق هستم.

  • لطفا بیشتر توضیح می‌دهید؟

حرف من مطلقا به این معنی نیست که تولید داخلی شرایط مطلوبی ندارد، در صنعت دارویی شرکت‌های بسیار خوبی در حوزه‌های مختلف فعال هستند و داروهایی تولید می‌کنند که از نمونه‌های خارجی بهتر جواب داده‌اند، همچنین تعداد زیادی پزشک می‌شناسیم که به بعضی از این داروها باور و اعتماد عمیقی دارند و آن‌ها را به بیماران‌شان توصیه می‌کنند اما  در نظر داشته باشید که از یک مجموعه چندهزار قلمی دارو حرف می‌زنیم و اگر بخواهیم ادعا کنیم تمام داروهایمان کیفیت بهتری از داروهای تولیدی کشورهای دیگر دارند، حرف نادرستی زده‌ایم و همچنین نمی‌توانیم بگوییم کیفیت همه داروهایمان از تولیدات کشورهای دیگر پایین‌تر است.

  • حرف شما این است که برخی از داروهایمان کیفیت بهتری دارند و برخی که ندارند باید وارد شود و یا تحت لیسانس تولید شوند.

بله و به همین دلیل گفتم با تحت لیسانس مشروط موافق هستیم.

  • لطفا در مورد تولید تحت لیسانس مشروط بیشتر توضیح می‌دهید؟

در اصل مقبول من این است که اولین مرحله از تولید پرمیکس یا گرانول یا پلت باشد که نیمه‌آماده (semi finished) هستند ولی عملیات داروسازی روی آن‌ها صورت می‌گیرد. با توجه به تخصصی شدن کارها این مراحل به وجود آمده درحالی‌که 30 سال پیش این مقدار پِلِت (pellet) وجود نداشته و خیلی محدود و انگشت‌شمار بوده است. حتی به یاد می‌آورم شرکت SKF که آن زمان شرکت خیلی مهمی بود، یک سری کپسول تولید می‌کرد که در آن اسپانسول وجود داشت و در اصل شبیه نیمه‌آماده کوچک گرانول بود. الان روز به روز تعداد چنین محصولاتی در حال افزایش است و هر API که ساخته و وارد بازار می‌شود، عده‌ای تلاش می‌کنند تا بدانند آیا می‌توان آن‌را به صورت گرانول در آورد یا خیر.

  • بنابراین به نظر شما کار باید از مرحله پرمیکس، گرانول یا پلت شروع شود؟

بله و این را هم در نظر داشته باشم که گاهی به مراحل انتهایی نمی‌رسیم یعنی ممکن است شرکت‌ها از مرحله گرانول جلوتر نروند و لزوما معلوم نیست این کار مقرون به صرفه باشد چون باید یک سیستم گرانولیشن قوی با تمام اجزایش داشته باشید که آن‌را تولید کند.

 

  • آیا می‌توانیم نتیجه بگیریم شما مخالف انتقادهایی هستید که به شرکت‌های تحت لیسانس می شود؟

آخرین حرف من این است که هیچ کس حق ندارد از شرکت‌هایی که الان تحت لیسانس کار می‌کنند، گله کند! چون این گروه روش مستقل خودشان را برای تولید ندارند و کسی که بخواهد این کار را انجام دهد باید از کوریدور سازمان غذا و دارو عبور کند چون تصمیم درباره آن جزو سیاست‌های ملی است. سازمان و نهادهای مرتبط هم ابتدا اجازه می‌دهند شما تولید کنید، فردا می‌گویند کشتی‌بان دیگری آمد و سیاست چیز دیگری است! چنان‌چه انتقاد و شکایتی در این زمینه هست، باید به وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو بگویید تا اگر حرف و استدلال‌هایتان درست بود، بالادستی‌ها تصمیم بگیرند، سیاست جدیدی بریزند یا تغییراتی ایجاد کنند.

 




سرمایه‌گذاران کنیایی در ششمین ایران‌فارما

به گزارش دبیرخانه نمایشگاه ایران‌فارما،‌ گروهی از مقامات بلندمرتبه دولتی، تجار، نمایندگان بخش خصوصی و تولیدکنندگانی از کشور کنیا عصر روز دوشنبه 25 خرداد از پاویون دارو و سلامت خانه نوآوری و فناوری ایران (IHIT)بازدید کردید.

این نمایشگاه دائمی است و با حمایت صندوق توسعه صادرات و تبادل فناوری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری با هدف توانمندسازی صادراتی شرکت‌های دانش‌بنیان و به منظور نمایش محصولات این شرکت‌ها در بازارهای جهانی، ایجاد و راه‌اندازی شده است. صنعت دارو و سلامت کشور نیز در این رویداد دارای پاویون است

این هیئت تجاری در روند بازدید خود از این نمایشگاه نسبت به صنعت داروسازی ایران ابراز علاقه‌مندی کرده و ایران‌فارما (IPH) را بستری مناسب برای معرفی توانمندی صنعت داروسازی ایران دانستنه و با اشاره به اهمیت گسترش مبادلات علمی- صنعتی ایران و کنیا در حوزه دارو و سلامت، بر لزوم توسعه همکاری‌های دو کشور تاکید کرد.

گفتنی است ششمین نمایشگاه ایران‌فارما ۱۶ تا ۱۸ مردادماه ۱۴٠٠ در مصلای امام خمینی برگزار خواهد شد.

لینک مستقیم ثبت‌نام بازدیدکننده: https://reg.iphexpo.com




تاریخ جدید برگزاری ایران فارما اعلام شد

به گزارش دبیرخانه نمایشگاه ایران فارما و با اعلام سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران، ششمین دوره نمایشگاه بین‌المللی ایران فارما (دارو و صنایع وابسته) در تاریخ 16 تا 18 مرداد 1400 برگزار می‌شود.

با توجه به روند نزولی ابتلا به بیماری کرونا و با عنایت به روند مطلوب واکسیناسیون و البته موافقت ستاد ملی مقابله با کرونا با برگزاری نمایشگاه‌های تخصصی با رعایت پروتکل‌های بهداشتی، ششمین نمایشگاه تخصصی ایران فارما در تاریخ 16 تا 18 مرداد 1400 برگزار خواهد شد.

گفتنی است تاریخ نمایشگاه ایران فارما در فرودین ماه 1400 زمان‌بندی شده بود که با توجه به شروع پیک چهارم کرونا و در راستای صیانت از سلامت مخاطبین و دست اندکاران صنایع دارویی، به مردادماه تغییر یافت.