کمر اقتصاد ایران در پنج سال گذشته زیر فشار تورم و جهش ارزی خم شده است و ستون فقرات درمان بیماران خاص، یعنی صنعت بیوتکنولوژی پزشکی، به جای رشد و نوسازی، در آستانه فرسودگی و توقف کامل قرار دارد. سیاست‌های قیمت‌گذاری دستوری که با هدف کنترل هزینه دارو آغاز شد، امروز به شمشیر دولبه‌ای تبدیل شده که نه بیماران را نجات می‌دهد و نه تولیدکنندگان را سرپا نگه می‌دارد.

 داروی بیوتک ایرانی درجا زد، تورم تاخت!

نرخ ارز نیمایی در ۵ سال اخیر بیش از ۶۰۰٪ افزایش یافته است؛ یعنی واردات هر دلار مواد اولیه‌ای که در سال ۱۳۹۸ یک واحد هزینه داشت، امروز بیش از شش برابر گران‌تر تمام می‌شود. قیمت خوراک نزدیک به ۶۰۰٪ رشد کرده و دلار آزاد نیز حدود ۶۱۰٪ جهش داشته است. حداقل دستمزد کارگران با ۵۸۶٪ رشد، بیش از پنج برابر شده است. به زبان ساده، از سفره خانوار تا کارخانه، همه‌چیز پنج تا شش برابر افزایش قیمت داشته است در حالی که بسیاری از داروهای بیوتکنولوژی در چرخه عمر خود به صورت میانگین سالانه تنها ۱۵ تا ۲۰ درصد و در بهترین حالت تا ۲۵ درصد افزایش قیمت دیده‌اند؛ نتیجه، شکافی خطرناک میان «هزینه واقعی تولید» و «قیمت مصوب» است.

 ایران؛ جزیره داروی ارزان در اقیانوس جهان

داروهای بیوتک در ایران با قیمتی بسیار پایین‌تر از میانگین جهانی عرضه می‌شوند. این «ارزانی» بیش از آنکه نشانه قدرت باشد، نشان‌دهنده بحران پنهان است. تولیدکنندگان با هزینه‌های چندبرابری مواد اولیه و دستمزد روبه‌رو هستند اما مجبورند دارو را با قیمتی بفروشند که حتی هزینه تولید را هم پوشش نمی‌دهد. ادامه این سیاست به معنای خاموشی تدریجی تولید داخلی و محروم شدن بیماران از دارو است.
تولید داخلی تاکنون مانع خروج ۴.۵ میلیارد دلار ارز از کشور شده است، اما در صورت ادامه سیاست‌های غیرواقعی، امکان واردات جایگزین نیز فراهم نخواهد بود و بیماران در معرض خطر جدی قرار خواهند گرفت.

 فرار مغزها از بیوراکتور تا باند فرودگاه

بیوتکنولوژی پزشکی متکی بر سرمایه انسانی متخصص است. وقتی جریان نقدی محدود می‌شود، نخستین قربانی کاهش حقوق و مسیر پیشرفت همین نیروهاست. نتیجه، مهاجرت تکنولوژی و از دست رفتن دانش فنی است؛ هزینه‌ای که بازسازی آن سال‌ها زمان و صدها میلیارد تومان سرمایه نیاز دارد.

بیمه‌ها گرفتار در باتلاق داروی ارزان

سیاست تثبیت قیمت تولید داخلی را به مرز توقف رسانده و بیمه‌ها از اصلاح قیمت‌ها هراس دارند. اما ادامه این وضعیت، نه تنها به نفع بیمه‌ها نیست، بلکه مستقیماً تداوم درمان بیماران را به خطر می‌اندازد. راه درست، اصلاح پیش‌بینی‌پذیر و واقع‌بینانه قیمت‌هاست تا تولید ادامه یابد و بیمار قربانی سیاست‌های غلط نشود.

 تورم افسارگسیخته و سقوط بی‌صدای داروی بیوتک

صنعت داروی شیمیایی توانسته با افزایش قیمت مجاز بخشی از هزینه‌ها را جبران کند، اما داروی بیوتک تنها ۱۰۰٪ افزایش قیمت داشته است. هزینه‌های دلاری تجهیزات و مواد اولیه بیش از پنج برابر شده، اما قیمت مصوب تقریباً منجمد مانده و فشار بر تولیدکنندگان شدید است.

 از “افتخار ملی” تا “اضطرار درمان”

صنعتی که زمانی افتخار ملی و نماد پیشرفت فناورانه بود، امروز در آستانه فروپاشی است. تولیدکننده‌ای که با قیمت‌های دستوری توان ادامه ندارد، ناچار به توقف تولید می‌شود و در این میان، برخلاف گذشته که نگرانی از تعطیلی کارخانه‌ها و از بین رفتن اشتغال بود، این بار بیماران‌اند که قربانی می‌شوند.
نه امکان تأمین داروی داخلی باقی می‌ماند، نه توان ارزی برای واردات وجود دارد؛ و در نتیجه، بیمار، بی‌دارو می‌ماند و درمانش متوقف می‌شود.
اگر اصلاح قیمت‌ها بر مبنای واقعیت اقتصادی و هزینه‌های واقعی تولید انجام نشود، جان بیماران، قربانی نهایی سیاست‌های دستوری خواهد بود.

 

تیتر یکدارویادداشت
اشتراک‌ها:
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *