Page 70 - 32
P. 70
عوامل مؤثر بر سلامت اجتماعي زنان:
يک مطالعه مروری در مجلات فارسی
مژگان فيروزبخت ،1محمد اسماعيل رياحي ،2آرام تيرگر*3
.1دانشجوی دکترا ،مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت ،دانشگاه علوم پزشکی بابل ،ایران
.2دانشیار جامعه شناسی سلامت ،دانشگاه مازندران ،بابلسر ،ایران
.3دانشیار مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت ،دانشگاه علوم پزشکی بابل ،ایران
*نویسنده مسئول :آرام تیرگر ،مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت ،دانشگاه علوم پزشکی بابل ،ایران
Email: a.tirgar@mubabol.ac.ir
چکيده
زمینه و هدف :گرچه سلامت زنان در ابعاد جسمی ،روانی و اجتماعی مهمترین بنیان سلامت جامعه قلمداد م يشود ،با این حال در
مقایسه با سایر ابعاد سلامت ،سلامت اجتماعي این گروه کمتر مورد توجه قرار گرفته است .هدف از این مطالعه ،تعیین برخي از عوامل مؤثر
بر سلامت اجتماعي در زنان م يباشد.
روش و مواد :مطالعه حاضر ،یک مطالعه مروري م يباشد .کلیه مقالات فارسي در مجلات علمي -پژوهشي که در پایگاههاي Noormags
،Elmnet، Iranmedex، SID، Magiran، Google Scholarنمایه شده بودند ،بدون محدودیت زماني و با کلید واژه کلی "سلامت
اجتماعي" ،و کلید واژههای جزئ یتری نظیر "مشارکت اجتماعي ،انطباق اجتماعي ،پذیرش اجتماعي ،انسجام اجتماعي و شکوفایی اجتماعي"
ب هعنوان ابعاد سلامت اجتماعی ،ب هعلاوه"زنان" مورد جستجو قرار گرفتند .از 134مقاله مورد بررسي ،در نهایت 20مقاله مطابق با هدف
مطالعه ،تشخیص داده شد و مورد استفاده قرار گرفت.
يافت هها :نتایج حاصل از مقالات برگزیده نشان م يدهد که مؤلف ههاي پایگاه اقتصادي اجتماعي ،تحصیلات ،درآمد ،حمایت اجتماعي و
سرمایه اجتماعي ،از ارتباط معن يداري با سلامت اجتماعي برخوردار بودهاند.
نتيج هگيري :سلامت اجتماعی زنان در مقایسه با سایر ابعاد سلامت در علوم سلامت و بهداشت کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
ب همنظور تحقق بالاترین سطح سلامت ،توجه به عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر سلامت اجتماعي ،در کنار سایر عوامل مؤثر ،ضروري به نظر
م يرسد.
کليد واژ هها :سلامت اجتماعي ،مقالات علمي پژوهشي فارسي ،زنان ،ایران
مقدمه
سلامت در طول سدهها از مفهوم انفرادي به یک هدف جهاني مبدل گشته و تحقق آن منوط به تأمین سطح مناسبي از كیفیت زندگي
شده است( .)1فقدان یا نقصان سلامت اعضای یک جامعه ،از دیدگاه اجتماعی سبب ناتوانی افراد در ایفای نق شهای اجتماعی ،اختلال در
نظم اجتماعی و ناتوانی جامعه در دستیابی به سطح معینی م یشود .اگر چه تعریف سازمان بهداشت جهاني از سلامت بیانگر حالتي از رفاه
کامل جسمي ،رواني و اجتماعي و نه فقط فقدان بیماري و ناتواني است ،ولي در اغلب موارد هرگاه سخن از سلامت به میان آمده ،عمدتاً
ابعاد جسمي و رواني آن مورد توجه بوده و سلامت اجتماعي مورد غفلت واقع شده است .این در حالي است که رشد و تعالي جامعه در گرو
جنب ههای گوناگون سلامت آن جامعه ،به ویژه ابعاد جسمي ،رواني و اجتماعي م یباشد( .)2سلامت اجتماعي از جمله مفاهيمي است كه ارائه
تعريف دقيقي از آن ،كار آساني نيست .سلامت اجتماعي به توانايي فرد در برقراری تعامل مؤثر با اجتماع و دیگران ،ب همنظور ايجاد روابط
ارضاء کننده شخصي و محق قکننده نق شهاي اجتماعي اطلاق م يشود .سلامت اجتماعي در واقع شامل مشارکت اجتماعي ،زندگي سازگار
با ساير انسا نها ،ايجاد روابط مثبت متکي به دیگر افراد جامعه و داشتن روابط سالم است( .)3به تعبیری دیگر ،سلامت اجتماعی بخشی از
سلامت فرد است که در عرصه اجتماع به ظهور م یرسد .زمانی شخص را واجد سلامت اجتماعی بر م یشماریم که بتواند فعالیت و نق شهای
اجتماعی خود را در حد متعارف ،بروز و ظهور دهد و با جامعه و هنجارهای اجتماعی ،احساس پیوند و اتصال نماید( Keyes .)4سلامت
اجتماعی را ب هعنوان گزارش شخصی فرد از کیفیت ارتباطش با دیگران تعریف م یکند .سلامت اجتماعی در این مفهوم یعنی درک فرد از
اجتماع ب هصورت یک مجموعه معن یدار ،قابل فهم و دارای نیروی بالقوه برای رشد و شکوفایی ،با این احساس که متعلق به جامعه است و خود
را در اجتماع و پیشرفت آن سهیم بداند .طبق این تعریف سلامت اجتماعی دارای ابعاد پن جگانه «سهم داشت اجتماعی ،پذیرش اجتماعی،
یکپارچگی اجتماعی ،شکوفایی اجتماعی ،و پیوستگی اجتماعی » است .وی معتقد است اگرچه این پنج مؤلفه بیانگر ارزیاب یهای فردی است
اما با محیط اجتماعی پیوندی ناگسستنی دارد؛ برای مثال شکوفایی و پذیرش اجتماعی با آنومی (ب یهنجاری) همبستگی بسیار قوی دارد و
کسانی که با جامعه احساس همبستگی دارند ،به عبارتی ،بازتا بدهنده شرایط اجتماعی خود هستند( .)5سازمان بهداشت جهاني ،بهرهمندي
از بالاترين سطح استاندارد و قابل دستيابي سلامت را از حقوق اساسي هر فرد برشمرده است .اين در حالي است که زنان بسياري در سراسر
دنيا از اين حق اساسي محروم هستند .اگرچه برخي از مشكلات سلامت زنان تحت تأثير عوامل بيولوژيک است ،ولي بسياري از مشكلات زنان
ناشي از عوامل اجتماعي-اقتصادي است و يا ب هواسطه اين عوامل تشديد م یگردد .در اغلب كشورهاي جهان ،ب هطور متوسط زنان پنج سال
68